گنجور

شمارهٔ ۲۱۹

هر کرا دل بی غبار کینه است
خشت دیوار تنش آیینه است
دل که پنهان در صفای سینه است
پیچ و تابش جوهر آیینه است
بادهٔ جامم گداز دل بود
شیشهٔ بزمم صفای سینه است
از زمین در کاسه اش کردیم خاک
چرخ با ما دشمن دیرینه است
در کلاه معرفت پشمیش نیست
هر که جویا خرقه اش پشمینه است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کرا دل بی غبار کینه است
خشت دیوار تنش آیینه است
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش خالی از کینه و حسد باشد، جسمش مثل آینه‌ای صاف و شفاف است.
دل که پنهان در صفای سینه است
پیچ و تابش جوهر آیینه است
هوش مصنوعی: دل که در عمق سینه پنهان است، مانند جوهر آیینه پیچ و تاب دارد و زیبایی‌های درونش را منعکس می‌کند.
بادهٔ جامم گداز دل بود
شیشهٔ بزمم صفای سینه است
هوش مصنوعی: شراب در جام من حس و حال دل انگیر و جذابی دارد و شیشهٔ بزم من نماد پاکی و روشنی درونم است.
از زمین در کاسه اش کردیم خاک
چرخ با ما دشمن دیرینه است
هوش مصنوعی: ما مقداری از خاک زمین را در کاسه‌اش قرار دادیم و چرخ روزگار همیشه با ما مخالف و دشمن بوده است.
در کلاه معرفت پشمیش نیست
هر که جویا خرقه اش پشمینه است
هوش مصنوعی: هر کسی که در جستجوی حقیقت و معرفت است، الزاما نمی‌تواند به آن برسد. در واقع، مهم نیست که به ظواهر و نشانه‌ها توجه کنیم؛ بلکه آنچه در درون داریم، اهمیت بیشتری دارد.