گنجور

شمارهٔ ۲۰

برده سیر آهنگی امشب بر فلک داد مرا
دل شکستن داده پهلو تند فریاد مرا
چون شرر هر ذرهٔ او بال بیتابی زند
کوه قاف ار بشنود نام پریزاد مرا
صید دلها می کند هردم به رنگ تازه ای
دام صد نیرنگ در خاکست صیاد مرا
تا کند نو رسم و آئین فراموشی گهی
می دهد ره در حریم خاطرش داد مرا
بسکه بر گرد کورت کشته ام شوقت، دهد
بال و پر در خاک همچون ریشه فریاد مرا
در شب هجران او جویا به خود پیچیدنم
نالهٔ زنجیر سازد تند فریاد مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برده سیر آهنگی امشب بر فلک داد مرا
دل شکستن داده پهلو تند فریاد مرا
هوش مصنوعی: امشب احساس غریب و خاصی دارم که باعث شده قلبم شکسته شود و این دل‌شکستگی مرا به سمت آسمان ببرد و به فریاد برآوردن از شدت احساسات و درد وادارد.
چون شرر هر ذرهٔ او بال بیتابی زند
کوه قاف ار بشنود نام پریزاد مرا
هوش مصنوعی: هر ذره از وجود او همانند آتشی است که بی‌قراری و آشفتگی می‌آورد؛ اگر کوه قاف نام محبوب مرا بشنود، به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
صید دلها می کند هردم به رنگ تازه ای
دام صد نیرنگ در خاکست صیاد مرا
هوش مصنوعی: هر لحظه به طرز جدیدی دل‌ها را صید می‌کند و با هزار نیرنگ دیگر، مانند یک صیاد، در میان خاکستری از وقایع به کار خود ادامه می‌دهد.
تا کند نو رسم و آئین فراموشی گهی
می دهد ره در حریم خاطرش داد مرا
هوش مصنوعی: گاهی فراموشی، شکل و شمایل جدیدی به خود می‌گیرد و من را به یاد دل‌مشغولی‌های گذشته‌ام می‌اندازد.
بسکه بر گرد کورت کشته ام شوقت، دهد
بال و پر در خاک همچون ریشه فریاد مرا
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت زیاد به تو، آنچنان دلم پر از هیجان شده که حتی در خاک، مثل ریشه‌ها، صدای من به گوش می‌رسد.
در شب هجران او جویا به خود پیچیدنم
نالهٔ زنجیر سازد تند فریاد مرا
هوش مصنوعی: در شب جدایی از او، وقتی که بر خود می‌پیچم و احساس درد و رنج می‌کنم، صدای ناله‌ام مانند صدای زنجیر بلند و تند می‌شود.