شمارهٔ ۱۹۹
بوالهوس را راز عشق او نهفتن رسم نیست
همچنان کز عاشق دل خسته گفتن رسم نیست
یک گل افشا کسی از باغ تمکینم نچید
در ریاض راز دار است شکفتن رسم نیست
عاقبت چون غنچه های لاله رازم گل کند
پیش ما داغ دل خونین نهفتن رسم نیست
دستبرد عم چو بیند انبساط از دل مجوی
غنچه را در دامن گلچین شکتن رسم نیست
غنچه های لاله را هر صبحدم گوید نسیم
با وجود نشئهٔ تریاک خفتن رسم نیست
این به طور آنغزل جویا که طالب گفته است
از رخ فرش چمن گلبرگ رفتن رسم نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوالهوس را راز عشق او نهفتن رسم نیست
همچنان کز عاشق دل خسته گفتن رسم نیست
هوش مصنوعی: نمیتوان راز عشق را به کسی که فقط به لذتها میاندیشد، نشان داد؛ همانطور که نمیتوان حال دل عاشق را به کسی گفت که درک نمیکند.
یک گل افشا کسی از باغ تمکینم نچید
در ریاض راز دار است شکفتن رسم نیست
هوش مصنوعی: هیچ کسی از دلم خبر ندارد و از باغ وجودم گل نمیچینند، زیرا در این باغ، رازهایی نهفته است و شکفتن و ظهور احساسات با عرف و رسمهای معمول تناسب ندارد.
عاقبت چون غنچه های لاله رازم گل کند
پیش ما داغ دل خونین نهفتن رسم نیست
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی غنچههای لاله به گل تبدیل میشوند، دیگر جایز نیست که ما اندوه و درد دل خود را پنهان کنیم.
دستبرد عم چو بیند انبساط از دل مجوی
غنچه را در دامن گلچین شکتن رسم نیست
هوش مصنوعی: هرگاه که عم، به معنای نوجوان یا جوان، شادی و خوشحالی را در دل کسی ببیند، نباید به دل آن فرد دستبرد بزند و انتظار داشته باشد که همیشه غنچهها در دامن گلچین شوند، زیرا این کار نادرست و غیرمنصفانه است.
غنچه های لاله را هر صبحدم گوید نسیم
با وجود نشئهٔ تریاک خفتن رسم نیست
هوش مصنوعی: نسیم در صبحگاه به غنچههای لاله میگوید که خوابیدن در حال مستی و نشئهوار، کار صحیحی نیست و این زمان برای بیداری و نشاط است.
این به طور آنغزل جویا که طالب گفته است
از رخ فرش چمن گلبرگ رفتن رسم نیست
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که کسی که در جستجوی زیبایی و جذابیت است، باید بداند که راه جلو رفتن در بستر گلها و روی چمن، معمولاً به آن سادگیها نیست و باید به طور معقولی به زیباییها نزدیک شود. گلبرگها با ظرافت و زیبایی خاصی در طبیعت وجود دارند و نباید به راحتی از کنارشان گذشت.

جویای تبریزی