گنجور

شمارهٔ ۱۸۶

چون نیاساید دل از هجر بتان در زیر پوست
دارم از هر موج خون خاری نهان در زیر پوست
بسکه خوردم زهر غم با شیر از طفلی مرا
سبز شد چون پسته مغز استخوان در زیر پوست
چون نوازش دیدم از دردش دلی خالی کنم
همچو دف تا کی نهان دارم فغان در زیر پوست
بی تو شبها از هجوم درد بیمار ترا
می تپد چون نبض جسم ناتوان در زیر پوست
از شکاف سینه جویا غنچه سان گل می کند
تا به کی ماند دل خونین نهان در زیر پوست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون نیاساید دل از هجر بتان در زیر پوست
دارم از هر موج خون خاری نهان در زیر پوست
هوش مصنوعی: وقتی که دل از دوری معشوق آرامش نگیرد، در زیر پوستم از هر امواجی درد و غم پنهان دارم.
بسکه خوردم زهر غم با شیر از طفلی مرا
سبز شد چون پسته مغز استخوان در زیر پوست
هوش مصنوعی: از کودکی آن‌چنان غم و ناراحتی را تجربه کردم که با وجود خوردن شیر و غذاهای خوب، مانند پسته در زیر پوست، مغز و وجودم تحت تأثیر قرار گرفته و سبز و آسیب‌دیده شده است.
چون نوازش دیدم از دردش دلی خالی کنم
همچو دف تا کی نهان دارم فغان در زیر پوست
هوش مصنوعی: وقتی که از محبت و نوازش او احساس آرامش کنم، دیگر نمی‌توانم درد و غصه‌ام را در دل پنهان کنم، چون مانند دف که صدایش به وضوح شنیده می‌شود، نمی‌توانم فریاد دردم را درونم نگه‌دارم.
بی تو شبها از هجوم درد بیمار ترا
می تپد چون نبض جسم ناتوان در زیر پوست
هوش مصنوعی: شب‌ها بدون تو، از شدت درد، قلبم مانند نبض یک جسم ضعیف زیر پوست می‌تپد.
از شکاف سینه جویا غنچه سان گل می کند
تا به کی ماند دل خونین نهان در زیر پوست
هوش مصنوعی: از درون سینه، همانند غنچه‌ای که در حال شکفتن است، پیوسته در طلب گلچین زندگی است. تا چه زمانی دل خونین و پنهان باید در زیر پوست وجودش مخفی بماند؟