شمارهٔ ۱۷۶
آنکه میخانه ز انداز نگاهش طرح است
دیدهٔ چون نقش قدم بر سر راهش طرح است
ناز بر دیدهٔ خورشید پرستان دارد
حلقهٔ زلف که بر روی چو ماهش طرح است
می توان گشت به گرد سر او کز شوخی
دام صد فتنه ز هر موی کلاهش طرح است
مغز در سر مه نو را شده آشفته مگر
بیت برجستهٔ ابروی سیاهش طرح است
قوت آه کشیدن نبود جویا را
بسکه بر گردن او بار گناهش طرح است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنکه میخانه ز انداز نگاهش طرح است
دیدهٔ چون نقش قدم بر سر راهش طرح است
هوش مصنوعی: کسی که در نگاهش تصویری از میخانه وجود دارد، چشمانش مانند نشانی بر روی مسیر زندگیاش است.
ناز بر دیدهٔ خورشید پرستان دارد
حلقهٔ زلف که بر روی چو ماهش طرح است
هوش مصنوعی: زیبایی و دلربایی که حلقهٔ زلف او دارد، توجه و تمجید عاشقان خورشیدپرست را به خود جلب کرده است. این زلف به مانند طرحی زیبا بر صورتش میدرخشد و همچون ماهی درخشان است.
می توان گشت به گرد سر او کز شوخی
دام صد فتنه ز هر موی کلاهش طرح است
هوش مصنوعی: می توان دور او گشت و دید که از لحن شوخیاش، هر موی کلاهش میتواند منبع صدها شگفتی و ماجرا باشد.
مغز در سر مه نو را شده آشفته مگر
بیت برجستهٔ ابروی سیاهش طرح است
هوش مصنوعی: مغز در سر من به هم ریخته و آشفته است، مگر اینکه زیبایی خاص و برجسته ابروی سیاه او باشد که این وضعیت را به وجود آورده است.
قوت آه کشیدن نبود جویا را
بسکه بر گردن او بار گناهش طرح است
هوش مصنوعی: کسی که گناهش سنگینی میکند، در واقع توانایی و قوتی برای آه کشیدن ندارد، زیرا بار سنگین مسئولیتهایش بر دوشش سنگینی میکند.

جویای تبریزی