گنجور

شمارهٔ ۱۷۳

گر بخرامد، نسیم خلد برین است
چون بنشیند، بهشت روی زمین است
ناز تو رنگینی جمال تو افزود
شهپر طاووس حسن، چین جبین است
مست نگاهم، تبسمی مزه ام بس
لعل تو از خنده پستهٔ نمکین است
از چه نگردم به گرد دشت چو مجنون
لیلی چشم سیهت خانه نشین است
دیدهٔ بد دور از رخی که ز عکسش
آینه رشک نگارخانهٔ چین است
برد ز جویا توان و صبر به یغما
نرگسش مستش که رهزن دل و دین است

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر بخرامد، نسیم خلد برین است
چون بنشیند، بهشت روی زمین است
هوش مصنوعی: اگر نسیم بهشتی به وزش درآید، دنیا بهشتی می‌شود و وقتی آرام می‌گیرد، اینجا بهشت می‌شود.
ناز تو رنگینی جمال تو افزود
شهپر طاووس حسن، چین جبین است
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند طاووس است که با دقت و ناز خود، جلوه‌ای دلربا به بار می‌آورد. زیبایی چهره‌ات و خطوطن چهره‌ات، هر دو به شکوهمندی آن می‌افزایند.
مست نگاهم، تبسمی مزه ام بس
لعل تو از خنده پستهٔ نمکین است
هوش مصنوعی: نگاه مست من، لبخندی دارد که طعم آن به شیرینی لعل تو می‌زند و خنده‌ات مثل پسته‌ای خوش‌مزه و نمکین است.
از چه نگردم به گرد دشت چو مجنون
لیلی چشم سیهت خانه نشین است
هوش مصنوعی: چرا باید به دور دشت نگاه کنم، در حالی که عشق لیلی، چشمان سیاه تو مرا به خانه نشینی واداشته است؟
دیدهٔ بد دور از رخی که ز عکسش
آینه رشک نگارخانهٔ چین است
هوش مصنوعی: چشمان بدخواه از دیدن چهره‌ای که تصویرش، آینه را به حسادت می‌اندازد، دور است.
برد ز جویا توان و صبر به یغما
نرگسش مستش که رهزن دل و دین است
هوش مصنوعی: جویا از ستم و بی‌صبری خود فاصله بگیرد، چرا که نرگس، دل و ایمانش را می‌رباید و او را در خواب و مستی غرق می‌کند.