شمارهٔ ۱۶
تو و بدمستی و رندی و میْآشامیها
من و خون خوردن و رسوایی و ناکامیها
صبح نوروز خرام است، مبارک باشد
بر تنت جامهٔ چسپان خوشاندامیها
نشئهای نیست به غربت می رسوایی را
به وطن میبردم خواهش بدنامیها
پختهٔ عشق کجا، شکوهٔ بیداد کجا؟
دل کم حوصله باشد ثمر خامیها
باده مینوش که تا هست جهان، خواهد بود
رنگ بر چهرهٔ گل از قدحآشامیها
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو و بدمستی و رندی و میْآشامیها
من و خون خوردن و رسوایی و ناکامیها
هوش مصنوعی: تو در حال لذتبردن و خوشگذرانی هستی و از شراب نوشیدن غافل نیستی؛ اما من در حال تحمل درد و رنج و حسرتهای بیپایانم.
صبح نوروز خرام است، مبارک باشد
بر تنت جامهٔ چسپان خوشاندامیها
هوش مصنوعی: صبح اول روز سال نو، زمان زیبایی و نشاط است. امیدوارم بر تن تو، لباسهایی که به خوبی بر اندامت نشسته، برازنده و خوشفرم باشد.
نشئهای نیست به غربت می رسوایی را
به وطن میبردم خواهش بدنامیها
هوش مصنوعی: هیچ نشئهای در این زندگی وجود ندارد که من را به رسوایی برساند؛ در عوض، خواهشها و درخواستهای نامناسب من را به وطن و محلی که متعلق به من است میبرد.
پختهٔ عشق کجا، شکوهٔ بیداد کجا؟
دل کم حوصله باشد ثمر خامیها
هوش مصنوعی: محبت واقعی بسیار پیچیده و عمیق است، اما ظلم و ستم به راحتی نمایان میشود. اگر دل انسان زود رنج باشد، نمیتواند از میوههای نارس عشق لذت ببرد.
باده مینوش که تا هست جهان، خواهد بود
رنگ بر چهرهٔ گل از قدحآشامیها
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب را فراموش نکن، زیرا تا زمانی که جهان پابرجاست، رنگ صورت گلها به خاطر کسانی که از جام مینوشند، باقی خواهد ماند.