گنجور

شمارهٔ ۱۵۳

ز سرو یار که در برکشیده ام امشب
بغل بغل گل آغوش چیده ام امشب
به راه شوق تو مانند شمع در ره باد
زچشم منتظر خود چکیده ام امشب
ز رفتن تو چنان دل فسرده ام که بس است
دهان قهقهه جیب دریده ام امشب
خیال گلشن کوی تو خوابم از سر برد
شمیم گل شده رنگ پریده ام امشب
سخن چون شیرهٔ جان سالها چکد ز لبم
به اینکه لعل لبت را مکیده ام امشب
به شاهراه طریقت رسیده ام جویا
به کوچه باغ دو زلفش دویده ام امشب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز سرو یار که در برکشیده ام امشب
بغل بغل گل آغوش چیده ام امشب
هوش مصنوعی: امشب با یار رفیق خود که مانند سرو است، در آغوشش گل‌هایی را چیده‌ام و لحظات زیبایی را سپری می‌کنم.
به راه شوق تو مانند شمع در ره باد
زچشم منتظر خود چکیده ام امشب
هوش مصنوعی: امشب به خاطر انتظار تو مثل شمعی که در برابر باد قرار گرفته، در مسیر عشق تو آب شده‌ام.
ز رفتن تو چنان دل فسرده ام که بس است
دهان قهقهه جیب دریده ام امشب
هوش مصنوعی: از رفتن تو آن‌قدر دلگیر و غمگین شدم که دیگر کافی است، حتی اگر بخواهم بخندم، این درد را در دل دارم و نمی‌توانم آن را پنهان کنم.
خیال گلشن کوی تو خوابم از سر برد
شمیم گل شده رنگ پریده ام امشب
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از شدت عشق و زیبایی معشوقه‌اش سخن می‌گوید. او از بوی خوش گل‌ها و فضای دل‌انگیز گلشن معشوقه‌اش صحبت می‌کند که باعث شده خوابش را فراموش کند. همچنین به حالتی اشاره دارد که احساس خستگی و بی‌تابی کرده و در شب، به خاطر این عشق، رنگ و رویش تحت تاثیر قرار گرفته است.
سخن چون شیرهٔ جان سالها چکد ز لبم
به اینکه لعل لبت را مکیده ام امشب
هوش مصنوعی: سخن من به اندازهٔ جانم ارزشمند است و سال‌هاست که از لبانم جاری می‌شود، زیرا امشب برای تو، لبی را که شیرینی‌اش را چشیده‌ام، به یاد می‌آورم.
به شاهراه طریقت رسیده ام جویا
به کوچه باغ دو زلفش دویده ام امشب
هوش مصنوعی: به مسیر اصلی سیر و سلوک رسیده‌ام و با اشتیاق به دنبال زیبایی‌های چهره‌اش در کوچه‌های باغش می‌دوم. امشب ماجراجویی خاصی را آغاز کرده‌ام.