شمارهٔ ۱۴۶
مگر آئینه عکس تو شد جام شراب امشب
که در صهبا رگ تلخی است موج ماهتاب امشب
پرد پر در پر خاکستر پروانه پروانه رنگ گل
برآید شمع روشن گر ز فانوس نقاب امشب
ز کوی می فروشان باز سرمستانه می آید
ندارم از تو ای بخت ستمگر چشم خواب امشب
دلم را اینقدرها تاب الفت نیست، می ترسم
که گردد خامسوز از گرمی مجلس کباب امشب
مگر شد خاطرش آئینه یادم که می یابم
ز هر شب بیشتر در خویش جویا اضطراب امشب
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر آئینه عکس تو شد جام شراب امشب
که در صهبا رگ تلخی است موج ماهتاب امشب
هوش مصنوعی: آیا میتوانم بگویم که امشب، مانند آینهای که تصویر تو را به تصویر میکشد، لیوان شراب من را تحت تأثیر قرار داده است، در حالی که در رنگ و طعم آن، حس تلخی وجود دارد و نور ماه شب را به ویژه نمایان میکند؟
پرد پر در پر خاکستر پروانه پروانه رنگ گل
برآید شمع روشن گر ز فانوس نقاب امشب
هوش مصنوعی: پرهای خاکستری پروانه، رنگ گل را به نمایش میگذارد و شمعی که روشن است، در سایهی فانوس امشب میدرخشد.
ز کوی می فروشان باز سرمستانه می آید
ندارم از تو ای بخت ستمگر چشم خواب امشب
هوش مصنوعی: از کوچهی میفروشان، با حالت مستی باز میآیم. ای بخت بیرحم، امشب خواب ندارم و نمیتوانم چشمانم را ببندم.
دلم را اینقدرها تاب الفت نیست، می ترسم
که گردد خامسوز از گرمی مجلس کباب امشب
هوش مصنوعی: دل من آنقدر طاقت عشق را ندارد، نگرانم که از گرمی و شوق این مجلس، مثل گوشتی که روی آتش کباب میشود، بسوزد.
مگر شد خاطرش آئینه یادم که می یابم
ز هر شب بیشتر در خویش جویا اضطراب امشب
هوش مصنوعی: آیا یادش به قدری روشن شده که احساس میکنم هر شب به اضطراب خودم بیشتر پی میبرم؟

جویای تبریزی