گنجور

شمارهٔ ۱۳

پرتو حسن زبس سوخته بال و پر ما
سرمهٔ دیدهٔ عنقا شده خاکستر ما
کشتهٔ عشق بتان زندهٔ جاوید بود
دم عیساست دم تیغ جفا بر سر ما
اول گام به سر منزل مقصود رسیم
بیخودی در ره تحیق بود رهبر ما
از غلاف هوس نفس برآییم چو تیغ
تا به کی در پس این پرده بود جوهر ما
مهر، نقش قدمم همت جویا باشد
چتر شاهنشهی فقر بود بر سر ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پرتو حسن زبس سوخته بال و پر ما
سرمهٔ دیدهٔ عنقا شده خاکستر ما
هوش مصنوعی: روشنی زیبایی تو چنان ما را سوزانده که بال و پر ما سوخته است و خاکستر وجود ما به سرمهٔ چشمان عنقا تبدیل شده است.
کشتهٔ عشق بتان زندهٔ جاوید بود
دم عیساست دم تیغ جفا بر سر ما
هوش مصنوعی: عاشقانی که بخاطر عشق معشوقان جانشان را از دست داده‌اند، در واقع جاویدان هستند. لحظه‌ای که دم عیسی به نفس می‌زند، روحی تازه می‌دهد. اما در مقابل، تازیانه‌های جفا بر سر ما فرود می‌آید.
اول گام به سر منزل مقصود رسیم
بیخودی در ره تحیق بود رهبر ما
هوش مصنوعی: ما در گام اول به مقصد اصلی خود می‌رسیم و در این راه، نیاز به رهبری نداریم، زیرا بی‌سبب در مسیر حقیقت قرار داریم.
از غلاف هوس نفس برآییم چو تیغ
تا به کی در پس این پرده بود جوهر ما
هوش مصنوعی: ما باید از زنجیرهای هوس و تمایلات نفسانی خارج شویم و مانند تیغی تیز و قوی باشیم. تا کی باید در پس این پرده، که مانع نمایان شدن حقیقت وجود ماست، پنهان بمانیم؟
مهر، نقش قدمم همت جویا باشد
چتر شاهنشهی فقر بود بر سر ما
هوش مصنوعی: محبت و عشق سرنوشت من را طلب می‌کند و در این حال، سایه‌ای از فقر بر سر ماست که مانند چتری بزرگ، ما را پوشانده است.