گنجور

شمارهٔ ۱۱

داغ تو بود لاله صفت زیب تن ما
چون غنچه بود زخم تو جزو بدن ما
دور از گل رخسار تو مانند شکوفه
از پنبهٔ داغ است به تن پیرهن ما
ما بلبل پر سوختهٔ گلشن عشقیم
نشکفت گلی غیر جنون از چمن ما
ای مرده دلان یک نفس از ما نگریزید
بوی دم عیسی شنوید از سخن ما
خو کردهٔ آغوش نزاکت منشانیم
از پرتو مهتاب سزد پیرهن ما
داریم ز بس حسرت دیدار چو جویا
هم مجلس تصویر بود انجمن ما

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داغ تو بود لاله صفت زیب تن ما
چون غنچه بود زخم تو جزو بدن ما
هوش مصنوعی: درد و اثر تو بر ما مانند زخم لاله‌ای زیباست، همان‌طور که غنچه‌ای آسیب‌دیده، نشان‌دهنده زخم تو بر وجود ماست.
دور از گل رخسار تو مانند شکوفه
از پنبهٔ داغ است به تن پیرهن ما
هوش مصنوعی: چهرهٔ زیبا و نورانی تو برای ما مانند شکوفه‌ای است که از پنبهٔ داغ دور مانده است، به طوری که نبود تو همواره احساس می‌شود و بر تن رابطهٔ ما سنگینی می‌کند.
ما بلبل پر سوختهٔ گلشن عشقیم
نشکفت گلی غیر جنون از چمن ما
هوش مصنوعی: ما بلبلانی هستیم که در باغ عشق دچار سوختگی شده‌ایم و هیچ گلی جز جنون از باغ ما نمی‌تواند بشکفد.
ای مرده دلان یک نفس از ما نگریزید
بوی دم عیسی شنوید از سخن ما
هوش مصنوعی: ای کسانی که قلب‌تان مرده است، یک لحظه از ما دور نشوید. صدای زندگی‌بخش عیسی را از سخنان ما بشنوید.
خو کردهٔ آغوش نزاکت منشانیم
از پرتو مهتاب سزد پیرهن ما
هوش مصنوعی: ما عادت کرده‌ایم که در آغوش لطافت و نازکی شما قرار بگیریم، این از زیبایی و روشنایی مهتاب است که باعث می‌شود لباس ما چنین زیبا و دلربا به نظر برسد.
داریم ز بس حسرت دیدار چو جویا
هم مجلس تصویر بود انجمن ما
هوش مصنوعی: ما به خاطر حسرت دیدار، مانند کسی که در پی یافتن چیزی است، در جمع دوستان به تصویر همدیگر دل خوش کرده‌ایم.