شمارهٔ ۹ - درتهنیت عید غدیر و منقبت مولای متقیان امیر مومنان علی بن ابیطالب (ع)
ای بعذایرت بسی عاشق را دل است گم
عذر بنه بزیر پا وزسر انبساط قم
وجدآور بهفت آب رقص افکن بچارام
وزخم می بجام کن کاینک در غدیر خم
گشت وصی مصطفی صدر نشین لو کشف
درگه رجعت ازحرم فخر عجم شه عرب
بهر وصایت علی آراست منبر از قتب
باوی برشد و ورا بستود از پس خطب
گردید آستین فشان ناقه صالح از طرب
زد بجهاز اشتران گام چو شحنه النجف
دست بدست بانبی چون بزبر ز پست شد
دست خدایرا خرد بندة پای بست شد
هوش ز خم رفعتش می پخشیده مست شد
سود چو پای برقتب عرش برین زدست شد
کز چه ز پای او مرا دست نداد این شرف
بین شهود و غیب ازو یافت یقین و رفت شک
او قدم و حدوثرا هست چو حس مشترک
خصم ز لوح خامه اش خوانده مفاد قد هلک
اختر شوکت ورا کثرت سرمدی فلک
گوهر فطرت و را وحدت ایزدی صدف
برسخط و محبتش جزیه دهند خیر و شر
در ملکوت حشمتش دانده حشر پی حشر
فطرس از سلیل او شد بجناح مبتشر
شیطان در مفاخرت بگذرد از ابوالبشر
گر بطریق التجا دامنش آورد بکف
ایکه چو در غلامیت حلقه کشم دو گوش را
حلقه کعبه برکشد از حسدم خروش را
وقف توکردم از ازل دانش و عقل و هوش را
در شعف اندر افکنم طایفه سروش را
خاصه چو بر سلاله ات مدح تو خوانم از شعف
میری کز نژاد شد بدر عرب خور عجم
وز سخن و سخا بود موسی کف مسیح دم
فخر کند ز دوده اش مشعر و زمزم و حرم
سبط امام هشتمین نواب آنکه از کرم
مخزن عالمی بود در نظرش کم از خزف
ای پدر از پس پدر داشته عز مولوی
ناید یک ثنای تو دردو هزار مثنوی
خامه تو حسام دین گاه فتوح معنوی
کس بصفات نیک خود در همه عمر نشنوی
گر نگری ورق ورق در اخبار ماسلف
شمارهٔ ۸ - در تهنیت عید رمضان: کیخسرو عید آمد با فر جهان آراشمارهٔ ۱۰ - در تهنیت عید صیام و تبریک مقرب الخاقان حسینقلی خان سعدالملک: ای رخ سعد اخترت فتنهٔ دلهای قوم
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بعذایرت بسی عاشق را دل است گم
عذر بنه بزیر پا وزسر انبساط قم
هوش مصنوعی: ای محبوب، بسیاری از عاشقان دلشان گم شده است، معذرتخواهی کن و آن را زیر پا و از سر شادمانی نادیده بگیر.
وجدآور بهفت آب رقص افکن بچارام
وزخم می بجام کن کاینک در غدیر خم
هوش مصنوعی: به هفت آب رقصی بینداز و با زخمی که از مینوشی به آرامش برس. اکنون در غدیر خم هستی.
گشت وصی مصطفی صدر نشین لو کشف
هوش مصنوعی: در اینجا به مقام و منزلت شخصی اشاره شده که به عنوان جانشین و نماینده پیامبر اکرم (ص) برتر و با شکوه نشسته است. این فرد در مقام والایی قرار دارد و ویژگیهای نیکو و فضایل اخلاقی او به وضوح نمایان است.
درگه رجعت ازحرم فخر عجم شه عرب
بهر وصایت علی آراست منبر از قتب
هوش مصنوعی: درگاه بازگشت به حرم، که مایه افتخار عجم است، با منبری برای وصایت علی آراسته شده است.
باوی برشد و ورا بستود از پس خطب
گردید آستین فشان ناقه صالح از طرب
هوش مصنوعی: با قدردانی از او، در نهایت او را ستایش کرد و پس از سخنرانی، با شوق و ذوقی زیاد، دستهایش را برای ناقه صالح بالا برد.
زد بجهاز اشتران گام چو شحنه النجف
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به فردی است که با قدرت و اراده، در مسیر معینی گام برمیدارد و به دور از موانع، به فتوحات و موفقیتهای بزرگ دست مییابد. این فرد مانند یک شغلن، با اقتدار و عزمی راسخ، به هدف خود نزدیک میشود.
دست بدست بانبی چون بزبر ز پست شد
دست خدایرا خرد بندة پای بست شد
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که دست به دست هم دادن و همکاری میان افراد، مانند همکاری و ارتباطی که در دستان یکدیگر وجود دارد، میتواند به تعالی و ارتقاء برساند. در عوض، اگر فردی از دیگران دور بماند و ارتباطش را قطع کند، ممکن است در نتیجه به ذلت و افتادگی دچار شود. به نوعی نشان میدهد که ارتباط و همراستایی با دیگران میتواند ما را به خدا نزدیکتر کند و در عوض، انزوا و دوری میتواند انسان را در بند و محدودیت قرار دهد.
هوش ز خم رفعتش می پخشیده مست شد
سود چو پای برقتب عرش برین زدست شد
هوش مصنوعی: از بلندی و عظمت او، هوش و حواس از انسان دور میشود، در حالی که او تحت تأثیر زیبایی و جلالش سرمست میشود. مثل اینکه وقتی بر دامن آسمان قدم میزند، انسان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
کز چه ز پای او مرا دست نداد این شرف
هوش مصنوعی: چرا به خاطر پای او، به من کمک نکردند و به من احترام نگذاشتند؟
بین شهود و غیب ازو یافت یقین و رفت شک
او قدم و حدوثرا هست چو حس مشترک
هوش مصنوعی: در میان مشاهده و دنیای پنهان، او به یقین دست یافت و تردیدش را کنار گذاشت. وجود و ظهور او مانند حس مشترک است.
خصم ز لوح خامه اش خوانده مفاد قد هلک
اختر شوکت ورا کثرت سرمدی فلک
هوش مصنوعی: دشمن از سرنوشت و نوشتهاش میفهمد که ستارهی شکوه او در حال افول است و عظمت او به خاطر وفور و بینهایت بودن آسمان رو به کاهش است.
گوهر فطرت و را وحدت ایزدی صدف
هوش مصنوعی: در درون هر انسان، حقیقتی ناب و متعالی وجود دارد که به نوعی به یکتایی و برقراری ارتباط با خداوند مرتبط است. این نوعی از زیبایی و ارزش در ذات انسانها به شمار میرود.
برسخط و محبتش جزیه دهند خیر و شر
در ملکوت حشمتش دانده حشر پی حشر
هوش مصنوعی: در خط محبتش، خوبی و بدی به نیکی تقسیم میشود و در عالم بزرگواریاش، علم و آگاهی نسبت به قیامت و زندگی پس از مرگ وجود دارد.
فطرس از سلیل او شد بجناح مبتشر
شیطان در مفاخرت بگذرد از ابوالبشر
هوش مصنوعی: فطرس که پرندهای است، به خاطر جنبههای خاصی از او در برابر شیطان با افتخار و سربلندی عبور میکند، در حالی که او از نسل آدم (ابوالبشر) است.
گر بطریق التجا دامنش آورد بکف
هوش مصنوعی: اگر با ناله و التماس دامن او را بگیریم، ممکن است به ما پاسخ دهد.
ایکه چو در غلامیت حلقه کشم دو گوش را
حلقه کعبه برکشد از حسدم خروش را
هوش مصنوعی: اگر من در خدمت تو دو گوش خود را حلقهوار به گردن بند کنم، آنگاه از حسادتم فریادی بلند خواهد شد که مانند حلقهی کعبه به تپش درآید.
وقف توکردم از ازل دانش و عقل و هوش را
در شعف اندر افکنم طایفه سروش را
هوش مصنوعی: من از آغاز، دانش و عقل و هوش خود را وقف کردم تا در خوشحالی و شادابی، گروهی از فرشتگان را به وجد بیاورم.
خاصه چو بر سلاله ات مدح تو خوانم از شعف
هوش مصنوعی: زمانی که دربارهی تو صحبت میکنم و تو را ستایش میکنم، شادی خاصی در دل من ایجاد میشود.
میری کز نژاد شد بدر عرب خور عجم
وز سخن و سخا بود موسی کف مسیح دم
هوش مصنوعی: تو به جایی میروی که از نژاد و فرهنگ عرب و عجم فراتر است، و سخاوت و کلامش به اندازه موسی و دمش به مانند مسیح است.
فخر کند ز دوده اش مشعر و زمزم و حرم
سبط امام هشتمین نواب آنکه از کرم
هوش مصنوعی: او به نسل و نژاد خود افتخار میکند، زیرا در کنار اماکن مقدس مشعر، زمزم و حرم امام هشتم، از لطف و احسان الهی بهرهمند است.
مخزن عالمی بود در نظرش کم از خزف
هوش مصنوعی: او در نظرش میدید که برای تمام عالم، ارزشش کمتر از یک ظرف سفالی است.
ای پدر از پس پدر داشته عز مولوی
ناید یک ثنای تو دردو هزار مثنوی
هوش مصنوعی: ای پدر، گذشت پدران، دارای عزت و بزرگی است. مولوی هرگز نتوانسته یک ستایش ساده از تو بنویسد، حتی اگر دو هزار مثنوی خلق کند.
خامه تو حسام دین گاه فتوح معنوی
کس بصفات نیک خود در همه عمر نشنوی
هوش مصنوعی: قلم تو مانند شمشیری پرتوان است که در زمان پیروزیهای معنوی به کار میرود. هرگز فردی را با صفات نیک خود نخواهی شنید که در تمام عمرش جایگاهش را بشناسد.
گر نگری ورق ورق در اخبار ماسلف
هوش مصنوعی: اگر به دقت در صفحات تاریخ گذشته بنگری،