گنجور

شمارهٔ ۶ - در تهنیت مولود مسعود مرکز دایره اصطفا خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله

فرق دو جهان یافت زمیلاد نبی تاج
وز بانگ بلال طرب اندوه شد اخراج
رفت افسرکفر از فر اسلام بتاراج
ای ترک من ای زهره زهرات دهد باج
وی طره تو نافه گشای شب معراج
می ده که رسد موکب مولود محمد
ای پیش نکو چهره تو حور بهشتی
پوشد بستبرق رخش از خجلت زشتی
حسنت ارم مکی و فردوس کنشتی
طوبی زقدت وام کند پاک سرشتی
زان کوثر می آر مرا کشتی کشتی
کآفاق شد امروز به ازخلد مخلد
ای زاده نقره تنت از صافی عنصر
زنگار سلب حقه شنجرف تو پر در
گرد رهت اکسیر مس اهل تبحر
نبود برخ طلقی تو تاب تصور
حل گشت کنون عقده دین رو بتشکر
محلول زر انداز بسیماب معقد
از ساحت گلزار عیان جنت موعود
در حنجره مرغ نهان نغمه داود
شد مست مگر بلبل از این جلوه مقصود
کو قافیه از دست دهد در زدن رود
این بوی گل از چیست چنین فرخ و محمود
گر آب نخورده زخوی چهره احمد
ای امی داننده هر علم کماهی
در فقر الی الله زده ای سکه شاهی
فرقش زفر افسر لولاک مباهی
در عالم قدسش نبود نام تناهی
با آن همه تشریف عنایات الهی
در عالم تجرید چو او نیست مجرد
در جمع رسل مشتهر از سید مطلق
یعنی همه را هستی از او گشته محقق
در مزرعه قدرتش افلاک مطبق
کمتر بود اندر نظر از دانه جوزق
آن خواجه کونین که از بندگی حق
شد بندگیش مایه اجلال موبد
از آب بقا خضر زد آن رطل گرامی
گز خاک درش یافت خط پیره غلامی
در هیچ پیمبر ز برازنده مقامی
یارای نطق نیست در آن حضرت سامی
پر غیب و شهود از وی و این مردم عامی
تا زنده پی او بسوی گنبد و مرقد
ای آنکه زلال هممت گرد زلل شست
از تو گل توحید ز دلهای امم رست
بشمارم اگر واجبت این گفته بود سست
ورگویم ممکن لقب سعد نهم بست
تو درهمه عالم و عالم همه در تست
محمود بود ممکن و ذات تو بلا حد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فرق دو جهان یافت زمیلاد نبی تاج
وز بانگ بلال طرب اندوه شد اخراج
هوش مصنوعی: از زمان تولد پیامبر، دنیای دو گانه‌ای شکل گرفت و با صدای بلال، شادی و نشاط جای غم و اندوه را گرفت.
رفت افسرکفر از فر اسلام بتاراج
ای ترک من ای زهره زهرات دهد باج
هوش مصنوعی: شخصی که به اسلام اعتقاد ندارد و به ستیز با آن می‌پردازد، از میانه رفته است. ای ترک من، ای زهره‌ی زیبا! به او باج بده.
وی طره تو نافه گشای شب معراج
می ده که رسد موکب مولود محمد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی طره (گیسوی) معشوق اشاره دارد که همچون نافه‌ای، شب را می‌گشاید و نورانی می‌سازد. در این میان، به تولد حضرت محمد (ص) اشاره شده است که به منزله‌ی آمدن و ظهور نور در جهان تلقی می‌شود. خلاصه اینکه، معشوق به طرز خاصی باعث روشنایی و ظهور مظهر فضائل و کامل‌ترین انسان‌ها می‌شود.
ای پیش نکو چهره تو حور بهشتی
پوشد بستبرق رخش از خجلت زشتی
هوش مصنوعی: ای صاحب چهره زیبا، زیبایی تو آن‌قدر است که حورهای بهشتی از تو شرمنده‌اند و به خاطر زیبایی‌ات، انوار چهره‌ات مثل برق می‌تابد و زشتی‌ها در مقابل آن خجالت می‌کشند.
حسنت ارم مکی و فردوس کنشتی
طوبی زقدت وام کند پاک سرشتی
هوش مصنوعی: زیبایی تو همچون عطر مکه است و بهشت به خاطر حالت، درخت طوبی را می‌پروراند. تو از سرشت پاک و خوبی برخورداری.
زان کوثر می آر مرا کشتی کشتی
کآفاق شد امروز به ازخلد مخلد
هوش مصنوعی: از آن شراب کوثر به من بنوشان، زیرا امروز جهان به بهشت ابدی برتری یافته است.
ای زاده نقره تنت از صافی عنصر
زنگار سلب حقه شنجرف تو پر در
هوش مصنوعی: ای فرزند نقره‌ای، وجود تو از عنصر خالص پاک شده است و زنگارها از تو جدا گردیده‌ است. تو همچون پر از شجاعت و لطافت هستی.
گرد رهت اکسیر مس اهل تبحر
نبود برخ طلقی تو تاب تصور
هوش مصنوعی: راه تو، مانند اکسیر (شاهد ازاله) برای اهل علم و معرفت نیست، به طوری که تصور آن برای دیگران دشوار است.
حل گشت کنون عقده دین رو بتشکر
محلول زر انداز بسیماب معقد
هوش مصنوعی: هم اکنون معضل دین حل شده است و مانند زعفران بسیار ارزشمند و خالص به نظر می‌رسد.
از ساحت گلزار عیان جنت موعود
در حنجره مرغ نهان نغمه داود
هوش مصنوعی: در باغی زیبا و سرسبز که به بهشت موعود اشاره دارد، صدای پرنده‌ای مانند صدای داوود نغمه‌سرایی می‌کند. این تصویر، خیالی از زیبایی و لطافت طبیعت را به ما می‌دهد که در آن هنر و موسیقی وجود دارد.
شد مست مگر بلبل از این جلوه مقصود
کو قافیه از دست دهد در زدن رود
هوش مصنوعی: بلبل از زیبایی معشوقه‌اش مست و شگفت‌زده شده است و به حدی که نمی‌تواند قافیه‌های شعرش را حفظ کند و در نهایت به سرودن آوازش ادامه می‌دهد.
این بوی گل از چیست چنین فرخ و محمود
گر آب نخورده زخوی چهره احمد
هوش مصنوعی: این عطر گل چطور این‌قدر خوشبو و دلپذیر است، اگر که از چهره احمد (پیامبر) آب نخورده باشد.
ای امی داننده هر علم کماهی
در فقر الی الله زده ای سکه شاهی
هوش مصنوعی: ای کسی که به تمامی علوم آگاه هستی، مانند ماهی که در دریا غوطه‌ور است، تو هم در فقر و نیاز به خداوند، ارزش و مقام بالایی داری.
فرقش زفر افسر لولاک مباهی
در عالم قدسش نبود نام تناهی
هوش مصنوعی: تفاوت او مانند تاجی است که بر سر دارد و در عالم قدس، هیچ نامی از پایان و محدودیت به چشم نمی‌خورد.
با آن همه تشریف عنایات الهی
در عالم تجرید چو او نیست مجرد
هوش مصنوعی: با وجود تمام بزرگداشت‌ها و لطف‌های الهی در عالم روحانی، هیچ‌کس به اندازه او که در کمال تجرد و خلوص قرار دارد، وجود ندارد.
در جمع رسل مشتهر از سید مطلق
یعنی همه را هستی از او گشته محقق
هوش مصنوعی: در میان فرستادگان الهی، همه‌ی آنان به سید مطلق شناخته می‌شوند و وجود همه از او به حقیقت پیوسته است.
در مزرعه قدرتش افلاک مطبق
کمتر بود اندر نظر از دانه جوزق
هوش مصنوعی: در زمین قدرتش، آسمان‌ها کمتر به نظر می‌رسیدند نسبت به دانه‌ای که در دل خاک پنهان بود.
آن خواجه کونین که از بندگی حق
شد بندگیش مایه اجلال موبد
هوش مصنوعی: آن سرور جهانی که به بندگی خداوند رسید، ارادت او باعث جلال و بزرگی پیشوایان دین شد.
از آب بقا خضر زد آن رطل گرامی
گز خاک درش یافت خط پیره غلامی
هوش مصنوعی: از آب حیات خضر، آن وزن گرانبها را برداشت و در خاک در آن، خطی از غلام پیر را پیدا کرد.
در هیچ پیمبر ز برازنده مقامی
یارای نطق نیست در آن حضرت سامی
هوش مصنوعی: در هیچ پیامبری به اندازه‌ی حضرت سامی، مقام و موقعیت قابل‌توجهی وجود ندارد که دیگران بتوانند در مورد او سخن بگویند.
پر غیب و شهود از وی و این مردم عامی
تا زنده پی او بسوی گنبد و مرقد
هوش مصنوعی: او از نظر غیب و شهود بسیار بزرگ و مهم است و مردم معمولی به خاطر او به سمت گنبد و آرامگاهش می‌روند.
ای آنکه زلال هممت گرد زلل شست
از تو گل توحید ز دلهای امم رست
هوش مصنوعی: ای کسی که با اراده پاک و زلالت، نقاط ضعف و نواقص را از توحید محو می‌کنی و دل‌های مردم را از آن به شکوفایی می‌رسانی.
بشمارم اگر واجبت این گفته بود سست
ورگویم ممکن لقب سعد نهم بست
هوش مصنوعی: اگر بخواهم حساب کنم که چقدر واجب است، این گفتار ضعیف به نظر می‌رسد، و اگر بگویم ممکن است او را سعد نهم بخوانند.
تو درهمه عالم و عالم همه در تست
محمود بود ممکن و ذات تو بلا حد
هوش مصنوعی: تو در تمامی هستی وجود داری و تمام عالم در تو جای دارد. محمود، وجود تو احتمالی است و ذات تو بی‌پایان و نا محدود است.