شمارهٔ ۵ - ورودیه است
خیر مقدم بخرام ای بت سیمین صدرا
زادک الله تعالی شرفا والقدرا
رخ نما تا ببری ازسر خوبان غدرا
رفته همچو هلال آمده چون بدرا
آب ری خوب نشستت بمزاج و هاج
برسم اسب تو سرها بتراکم نگرم
در پیت دیده رندان ری و قم نگرم
چشمت آلوده بخونریزی مردم نگرم
دل خود را بخم طره تو گم نگرم
بسکه هرگونه دل آورده ای اندر تاراج
سخت عاشق کش و افروخته خد آمده ای
از کدامین در جنت بچه حد آمده ای
رفته ای همچو غزالان و اسد آمده ای
زآن منازل که تو با آن رخ و قد آمده ای
سرو و نسرین برد امسال ملک جای خراج
شاه را سست وفا یا تو فریبیدی سخت
ورنه بودش بکف از طره تودامن بخت
علم قد بلندت ظفر انگیز درخت
هوس تخت گرش بود تو را سینه چو تخت
طلب تاج گرش بود تو را زلف چو تاج
شد ورودت زچه رو بیخبر ای فتنه گل
تا بسوزم زخورت مجمره گرد کاکل
مژده زلف ترا باز دهم برسنبل
کوی توآب زنم از عرق چهره گل
ره تو فرش نمایم ز پرند و دیباج
حالیا رنجه از راه بکش جوشن سیم
جستجو کم کن از اقوام که الملک عقیم
می ذخیره است مرا بهر تو از عهد قدیم
بنشین فارغ و می خورکه بفتوای حکیم
خستگی را بجز از می نبود هیچ علاج
نی غلط گفتم ای ماه زشرمت اخرس
تو بهمراه امیر آمدی این عیشت بس
آسمانراست بدین منزلت و قدر هوس
خدمت میر چو خلد است و بخدا اندرکس
نشود خسته دل از رنج تن و سوء مزاج
چون رها سخت کمان تیر خود از شست کند
گذر اندر جگر شیر نر مست کند
نیست را همت مردانه او هست کند
گرز او اوج حصین حصن عدوپست کند
گر فراتر ز بروج فلک استش ابراج
ایکه بر خلق بهین دور جهان دوره تست
دوست را پایه زتو سخت شد و دشمن سست
از تو گردید شکست همه آفاق درست
از برتخت ملک آمده به زنخست
همچو احمد که به آمد زنخست از معراج
شمارهٔ ۴ - وله: ای لب جانپرورت بهین ولیعهد نوششمارهٔ ۶ - در تهنیت مولود مسعود مرکز دایره اصطفا خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: فرق دو جهان یافت زمیلاد نبی تاج
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خیر مقدم بخرام ای بت سیمین صدرا
زادک الله تعالی شرفا والقدرا
هوش مصنوعی: ای دلربای خوشصورت، خوشآمدی! خداوند تو را به خاطر زیبایی و مقام والایت بیشتر عزت بخشد.
رخ نما تا ببری ازسر خوبان غدرا
رفته همچو هلال آمده چون بدرا
هوش مصنوعی: صورتت را نشان بده تا دل از زیبایانی که در وفا کم نظیرند ببری. تو همچون هلال ماه که به زیبایی در آسمان میدرخشد، آمدهای مثل ماه کامل.
آب ری خوب نشستت بمزاج و هاج
هوش مصنوعی: آب ری خوب به مزاج تو نشسته و حال خوبی داری.
برسم اسب تو سرها بتراکم نگرم
در پیت دیده رندان ری و قم نگرم
هوش مصنوعی: وقتی سوار بر اسب تو میشوم، نگاهها را به سمت خودم جلب میکنم و در چشمان رندانی که از ری و قم میآیند، خیره میشوم.
چشمت آلوده بخونریزی مردم نگرم
دل خود را بخم طره تو گم نگرم
هوش مصنوعی: چشمانت باعث رنجش و آسیب به مردم شده است، اما من در دل خود به زیبایی تو و صفایت فکر میکنم و از آن غافل نمیشوم.
بسکه هرگونه دل آورده ای اندر تاراج
هوش مصنوعی: تو به اندازهای دلربا و جذاب هستی که هر کسی را به سوی خود جلب میکنی و دلهایشان را با خود میبری.
سخت عاشق کش و افروخته خد آمده ای
از کدامین در جنت بچه حد آمده ای
هوش مصنوعی: ای معشوقه زیبا و پرشور، تو با چه زیبایی و از کدام در بهشت به سوی ما آمدهای؟
رفته ای همچو غزالان و اسد آمده ای
زآن منازل که تو با آن رخ و قد آمده ای
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و قامت دلربایت از آنجا آمدهای که گویی همچون غزالان گریختهای.
سرو و نسرین برد امسال ملک جای خراج
هوش مصنوعی: درختان سرو و گلهای نسرین امسال در سرزمین به قدری رشد کردهاند که دیگر نیازی به پرداخت مالیات نیست.
شاه را سست وفا یا تو فریبیدی سخت
ورنه بودش بکف از طره تودامن بخت
هوش مصنوعی: شاه یا به خاطر وفای ضعیف خودش دچار مشکل شده، یا تو او را به شدت فریب دادهای. در غیر این صورت، باید میداشت که تو میتوانستی با موهایت او را به دام بخت خودت بکشانید.
علم قد بلندت ظفر انگیز درخت
هوس تخت گرش بود تو را سینه چو تخت
هوش مصنوعی: علم تو به قد بلندی درختی است که پیروزی را به ارمغان میآورد. اگر درخت هوس و آرزو به تو رسید، سینهات مانند تختی خواهد شد که نشانه رفیع و ارزشمندی است.
طلب تاج گرش بود تو را زلف چو تاج
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از زیبایی و ظرافت مانند تاج لذت ببری، باید به زلف او توجه کنی که همچون تاجی زیباست.
شد ورودت زچه رو بیخبر ای فتنه گل
تا بسوزم زخورت مجمره گرد کاکل
هوش مصنوعی: ورود تو بدون اطلاع من باعث شده که مانند آتش، از زیبایی تو بسوزم و مانند ذغال گرد موهایم بشوم.
مژده زلف ترا باز دهم برسنبل
کوی توآب زنم از عرق چهره گل
هوش مصنوعی: خبر خوشی برایت دارم! دوباره زلف زیبایت را به یاد میآورم و احساس میکنم که باید به کوی تو بروم و از موی پریشان تو، عطر و بوی گل را استشمام کنم.
ره تو فرش نمایم ز پرند و دیباج
هوش مصنوعی: من برای تو فرشی از پرند و دیباج میگسترم.
حالیا رنجه از راه بکش جوشن سیم
جستجو کم کن از اقوام که الملک عقیم
هوش مصنوعی: اکنون خود را به زحمت نینداز و زرهای از نقره بر تن کن، زیرا از خانواده و خویشاوندان بگذر که این سلطنت و قدرت، بینسل و ویران است.
می ذخیره است مرا بهر تو از عهد قدیم
بنشین فارغ و می خورکه بفتوای حکیم
هوش مصنوعی: به یاد تو، از قدیم، برایم شرابی نگه داشته شده است. بنشین و بدون دغدغه از آن بنوش که میخواسته است حکیم.
خستگی را بجز از می نبود هیچ علاج
هوش مصنوعی: تنها راه درمان خستگی، نوشیدن می است.
نی غلط گفتم ای ماه زشرمت اخرس
تو بهمراه امیر آمدی این عیشت بس
هوش مصنوعی: ای ماه، به خاطر شرمت دیگر نمیتوانم بگویم، تو به همراه امیر آمدی و این لذت برایم کافی است.
آسمانراست بدین منزلت و قدر هوس
خدمت میر چو خلد است و بخدا اندرکس
هوش مصنوعی: آسمان به این مقام و ارزش است که خدمت به آن، مانند بهشت میماند و به خداوند قسم، هیچکس نمیتواند به آن دست یابد.
نشود خسته دل از رنج تن و سوء مزاج
هوش مصنوعی: دل از رنج جسم و مشکلات سلامتی نباید خسته شود.
چون رها سخت کمان تیر خود از شست کند
گذر اندر جگر شیر نر مست کند
هوش مصنوعی: هرگاه که تیر کمان رها میشود، تیر به راحتی از شست عبور کرده و به دل شیر نر مینشیند، مانند اینکه شیر در حال مستی باشد.
نیست را همت مردانه او هست کند
گرز او اوج حصین حصن عدوپست کند
هوش مصنوعی: عزم و ارادهی مردانه او، حتی چیزهایی که وجود ندارند را به واقعیت تبدیل میکند. نیروی او میتواند دیوارهای محکم دشمن را شکسته و آنها را ضعیف کند.
گر فراتر ز بروج فلک استش ابراج
هوش مصنوعی: اگر از برجهای آسمان بالاتر باشد، برجهایی وجود دارند.
ایکه بر خلق بهین دور جهان دوره تست
دوست را پایه زتو سخت شد و دشمن سست
هوش مصنوعی: دوست تو به دلیل نیکی و دوستی، قدرت و استواری دارد، اما دشمنان تو به خاطر ضعف و سستیشان در مقابل تو قرار دارند. این نشان میدهد که کسی که به دیگران خوبی میکند، در برابر سختیها از قدرت و ثبات بیشتری برخوردار است، در حالی که دشمنانش ضعیف و آسیبپذیر هستند.
از تو گردید شکست همه آفاق درست
از برتخت ملک آمده به زنخست
هوش مصنوعی: به خاطر تو، تمام نقاط جهان از هم فرو پاشید و از تخت پادشاهیات به زمین افتاد.
همچو احمد که به آمد زنخست از معراج
هوش مصنوعی: مانند احمد که پس از معراج به دنیا آمد.