گنجور

شمارهٔ ۱۴ - در رثاء بر اهل بیت اطهر سلام الله علیهم

ای فلک تو با نیکان دایم ازچه ای بدخواه
عترت نبی و آنگه مجلس عبیدالله
مجلسی که اطرافش بسته ره ز نامحرم
اهل بیت پیغمبر چون در او گشاید راه
کودکان بی یاور مادران بی فرزند
بسته کس به غل ای داد خسته کس به نی ای آه
زخم قوم پر نیرنگ برلب حسین از سنگ
غرق خون شوی ای مهر سرنگون شوی ای ماه
از تو حضرت سجاد آنقدر برنج افتاد
کز نشست او میداشت زاده زیاد اکراه
بلکه چون سخن فرمود لب بکشتنش بگشود
وز زنان بیکس خاست الحدزو واغوثاه
زینبی که در یکروز داغ شش برادر دید
میبری اسیرش باز نزد دشمنی جانکاه
از اسیریش بگذر بر غریبیش منگر
حکم قتلش از وی چیست لا اله الا الله
از مراثیت جیحون شد دل ملایک خون
طبع تو بلند اما زین فسانه کن کوتاه

اطلاعات

وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای فلک تو با نیکان دایم ازچه ای بدخواه
عترت نبی و آنگه مجلس عبیدالله
هوش مصنوعی: ای آسمان، چرا همواره با نیکان دشمنی می‌کنی؟ و چرا در مجلس عبیدالله حضور داری؟
مجلسی که اطرافش بسته ره ز نامحرم
اهل بیت پیغمبر چون در او گشاید راه
هوش مصنوعی: مجلسی که دور آن به خاطر نامحرمان بستنی است، وقتی که در آن باز شود، راهی برای ورود به آن وجود دارد.
کودکان بی یاور مادران بی فرزند
بسته کس به غل ای داد خسته کس به نی ای آه
هوش مصنوعی: بچه‌ها بی‌مادر و مادرها بی‌فرزند، هر کدام در غم و سختی خود گرفتار هستند. هیچ‌کس به کمک آن‌ها نمی‌آید و فقط صدای ناله و آه آن‌ها به گوش می‌رسد.
زخم قوم پر نیرنگ برلب حسین از سنگ
غرق خون شوی ای مهر سرنگون شوی ای ماه
هوش مصنوعی: زخم‌های پر درد و فریب از سوی دشمنان بر لبان حسین، درست مانند سنگی است که در خون غرق شده است. ای خورشید، تو نیز به سرنوشتی تلخ دچار می‌شوی. ای ماه، تو هم به زوال می‌رسی.
از تو حضرت سجاد آنقدر برنج افتاد
کز نشست او میداشت زاده زیاد اکراه
هوش مصنوعی: از حضرت سجاد چنان برنجی روی زمین ریخته شد که از نشستن او، زاده زیاد احساس تنفر می‌کرد.
بلکه چون سخن فرمود لب بکشتنش بگشود
وز زنان بیکس خاست الحدزو واغوثاه
هوش مصنوعی: هنگامی که او سخن گفت، لبش را به حالت اعتراض گشود و از زنانی که دور و برش بودند، یاری طلبید و فریاد زد.
زینبی که در یکروز داغ شش برادر دید
میبری اسیرش باز نزد دشمنی جانکاه
هوش مصنوعی: زنی که در یک روز شاهد از دست دادن شش برادر بود، اکنون باز هم به طور دردناک و سختی در معرض دشمن قرار گرفته است.
از اسیریش بگذر بر غریبیش منگر
حکم قتلش از وی چیست لا اله الا الله
هوش مصنوعی: به خاطر آزادی‌اش از بند، به وضع غریبش توجه نکن و از حکم قتل او نپرس که «جز خدا معبودی نیست».
از مراثیت جیحون شد دل ملایک خون
طبع تو بلند اما زین فسانه کن کوتاه
هوش مصنوعی: با اشک و غم و اندوه تو، فرشتگان نیز به حال تو غصه‌دار و متاثرند. اما با این حال، از بیان کردن این داستان دردآور خودداری کن، چرا که طبع و ظرفیت تو بالا است.