شمارهٔ ۱۳ - رثاء برخامس آل عبا علیه التحیه والثناء
بجای پست از آن بدخیام اطهر او
که ننگرند عیالش بریدن سر او
زجای پست چه حاصل که چون بخاک افتاد
بلند شد ز بر نی سر مطهر او
چو بود حنجر او بوسه گاه ختم رسل
نمود آهن خنجر حیا زخنجر او
ولی چو بود دل شمر سخت تر زآهن
برید سر زقفا از ستوده پیکر او
چسان گذشت بلیلی پس از پسر چوندید
بخون طپیدن سالار او برابر او
فراق اکبر و هجر حسین وجور عدو
که داندش غم دل جز خدای اکبر او
دریغ و درد که چون شد سواد کوفه پدید
سرحسین گذشت از حضور خواهر او
چنان بچوبه محمل زد از اسف سر خویش
که خون چکید برون از درون معجر او
فسوس و آه از آن دم که همره اسرا
گذر بر آن تن بی سر نمود دختر او
فغان که تکیه به نی زد چو بهر آسایش
زدند سنگ به پیشانی منور او
فراخت دامن پیراهن از فرود زره
کز آن بود که بخشکد رخ بخون تر او
چو بر سپیدی نافش سیه دلی نگریست
بتیر دوخت دل و ناف ناز پرور او
به ناف زد ولی از پشت نه کشید برون
چنانکه شرم زجیحون نمود دفتر او
شمارهٔ ۱۲ - در نعت خاتم انیبا و رثاء بر قاسم بن حسن مجتبی (ع): چو از نهان بعیان زد علم رسول مصدقشمارهٔ ۱۴ - در رثاء بر اهل بیت اطهر سلام الله علیهم: ای فلک تو با نیکان دایم ازچه ای بدخواه
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بجای پست از آن بدخیام اطهر او
که ننگرند عیالش بریدن سر او
هوش مصنوعی: به جای پست و ناپسند، از آن بدخواهان به دور باش؛ زیرا که آنها هیچگاه به عیال و خانوادهاش اهمیتی نمیدهند و تنها به فکر نابودی او هستند.
زجای پست چه حاصل که چون بخاک افتاد
بلند شد ز بر نی سر مطهر او
هوش مصنوعی: از مکان پست و پایین چه فایدهای دارد، وقتی که سر نی، که به خاک افتاده است، دوباره بلند میشود و پاکی و طهارت خود را نشان میدهد.
چو بود حنجر او بوسه گاه ختم رسل
نمود آهن خنجر حیا زخنجر او
هوش مصنوعی: وقتی که حنجرهاش در جایگاه پروانهای برای بوسه و قربانیکردن پیامبران قرار گرفت، غم و حیا از قلب او مانند خنجر بیرون آمد.
ولی چو بود دل شمر سخت تر زآهن
برید سر زقفا از ستوده پیکر او
هوش مصنوعی: اما وقتی دل شمر، که از آهن هم سختتر است، تصمیم بگیرد، سر از بدن ستودهی او جدا میکند.
چسان گذشت بلیلی پس از پسر چوندید
بخون طپیدن سالار او برابر او
هوش مصنوعی: چگونه سالار بر اثر خونریزی پسرش، بلایی را که بر سرش آمده، تحمل کرده و بالاخره از آن گذر کرده است؟
فراق اکبر و هجر حسین وجور عدو
که داندش غم دل جز خدای اکبر او
هوش مصنوعی: فراق بزرگ و جدایی حسین و ظلم دشمن را چه کسی میداند جز خداوند بزرگ که غم دل را میشناسد.
دریغ و درد که چون شد سواد کوفه پدید
سرحسین گذشت از حضور خواهر او
هوش مصنوعی: متأسفانه، دردی عمیق وجود دارد که وقتی سپاه کوفه خود را نشان داد، حسین در حالی که از کنار خواهرش عبور میکرد، دیده شد.
چنان بچوبه محمل زد از اسف سر خویش
که خون چکید برون از درون معجر او
هوش مصنوعی: به قدری محکم در شترنشین خود ضربه زد که خون از زیر مقنعهاش چکید.
فسوس و آه از آن دم که همره اسرا
گذر بر آن تن بی سر نمود دختر او
هوش مصنوعی: آه و حسرت بر آن لحظهای که اسیران از کنار بدن بیسر دختر او عبور کردند.
فغان که تکیه به نی زد چو بهر آسایش
زدند سنگ به پیشانی منور او
هوش مصنوعی: آه از اینکه به نی تکیه کرد، در حالی که برای راحتی من، سنگی به پیشانی نورانی او زدند.
فراخت دامن پیراهن از فرود زره
کز آن بود که بخشکد رخ بخون تر او
هوش مصنوعی: دامن پیراهن، به خاطر سنگینی زره، گشاد شده است، تا از خون به زمین ریخته شده چهرهاش پاک شود.
چو بر سپیدی نافش سیه دلی نگریست
بتیر دوخت دل و ناف ناز پرور او
هوش مصنوعی: وقتی که دل سیاه به سفیدی ناف او نگریست، تیر عشق را به دل و ناف نازک او زدم.
به ناف زد ولی از پشت نه کشید برون
چنانکه شرم زجیحون نمود دفتر او
هوش مصنوعی: او کاری کرد که فقط ظاهرش به نظر میرسد، اما در واقع پشت پرده عملش، چیزی بسیار شرمآور و ناپسند نهفته است. به گونهای عمل کرده که در نظر دیگران، بیعیب و نقص جلوه کند، اما در حقیقت موضوعی زشت و ناپسند وجود دارد.