گنجور

شمارهٔ ۷

ای که شب را به غمت اخترش از دیده چکید
صبح در ماتم تو بر تن خود جامه درید
تنگ‌تر شد ز قفس بر دل ما دهر فراخ
مرغ روحت چو سوی گلشن فردوس پرید
شد به چشم پدر از فرفت تو روز سیاه
گشت دور از پسر ار دیدهٔ یعقوب سپید
اف بر این چرخ مشعبد که خلاف معروف
آخر از کین به گل اندوه جمال خورشید
نه شگفت از اثر کالبد نورس تو
که همی غنچه بروید ز گلت جای خوید
گفت اندر پی تاریخ وفاتت جیحون
مهی از بزم صدارت سوی فردوس چمید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که شب را به غمت اخترش از دیده چکید
صبح در ماتم تو بر تن خود جامه درید
هوش مصنوعی: ای آنکه شب به خاطر غم تو، ستاره‌اش از چشمانم ریخته شد، صبح که رسید در سوگ تو، لباس سیاه بر تن کرد.
تنگ‌تر شد ز قفس بر دل ما دهر فراخ
مرغ روحت چو سوی گلشن فردوس پرید
هوش مصنوعی: زمانه بر دل ما سخت‌تر و تنگ‌تر شده است، مانند قفس، در حالی که روح تو مانند یک پرنده به سوی باغ بهشت پرواز کرده است.
شد به چشم پدر از فرفت تو روز سیاه
گشت دور از پسر ار دیدهٔ یعقوب سپید
هوش مصنوعی: چشم پدر از دیدن تو پر از اندوه شد و روزگار برایش تاریک گردید. او از دیدن پسرش دور است و حالش مانند یعقوب است که به دلیل غم فرزندش، چشمانش از اشک سفید شده است.
اف بر این چرخ مشعبد که خلاف معروف
آخر از کین به گل اندوه جمال خورشید
هوش مصنوعی: این دنیا و اتفاقات آن را نپسندید، زیرا برخلاف انتظارها، گاهی از دل کینه و مشکلات، زیبایی‌ها و نورانی‌هایی مثل خورشید به وجود می‌آید.
نه شگفت از اثر کالبد نورس تو
که همی غنچه بروید ز گلت جای خوید
هوش مصنوعی: تعجبی نیست از تأثیر وجود نازک و جوان تو، زیرا مانند غنچه‌ای تازه، به خاطر لطافت و زیبایی‌ات در کنار تو به شکوفایی می‌رسد.
گفت اندر پی تاریخ وفاتت جیحون
مهی از بزم صدارت سوی فردوس چمید
هوش مصنوعی: در جستجوی تاریخ مرگ تو، جیحون مهی از محفل قدرت و سلطنت به سوی بهشت روانه شد.