شمارهٔ ۹
کیست آن لعبت مغرور که رعناست زبس
همه کس را سر او هست و درونی سرکس
من برآنم که ره عشق تو گیرم در پیش
گر بدانم که دو صد غالیه دارد در پس
یار اگر نیست وفادار چه فرق از اغیار
باغ اگر نیست طربزا چه تفاوت زقفس
چند گوئی نفسی باش زمعشوق صبور
کی بعشاق بود دور زمعشوق نفس
بر رخ صافی تو رنگ بماند زنگاه
برتن نازک تو خاز خلد از اطلس
تا دلم عاشق رخسار توشد نشناسم
بند از پند و نشاط ازغم و نسرین از خس
همه را گر هوس از تست مرا عشق ازتست
چکنم طفلی و نشنا خته عشق و هوس
بلعجب بین که چو زد شمع توام شعله بجان
رود از دیده جیحون همه دم رود ارس
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کیست آن لعبت مغرور که رعناست زبس
همه کس را سر او هست و درونی سرکس
هوش مصنوعی: کیست آن دختر زیبا که به خاطر جذابیتش همه به او دل بستهاند و درونش را نیز به خوبی میشناسند؟
من برآنم که ره عشق تو گیرم در پیش
گر بدانم که دو صد غالیه دارد در پس
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که در مسیر عشق تو گام بردارم، حتی اگر بدانی که در این راه با دشواریها و مشکلات زیادی روبرو خواهم شد.
یار اگر نیست وفادار چه فرق از اغیار
باغ اگر نیست طربزا چه تفاوت زقفس
هوش مصنوعی: اگر یار وفادار نباشد، چه فرقی با دیگران دارد؟ اگر باغ سرشار از خوشی و شادمانی نباشد، چه تفاوتی با قفس دارد؟
چند گوئی نفسی باش زمعشوق صبور
کی بعشاق بود دور زمعشوق نفس
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی بگویی که به خاطر معشوق، صبور باش؟ چرا که عشقورزیدن از معشوق دوری نمیکند.
بر رخ صافی تو رنگ بماند زنگاه
برتن نازک تو خاز خلد از اطلس
هوش مصنوعی: بر چهره ی زیبا و پاک تو اثری باقی میماند، مانند رنگی که بر تن لطیف و نازک تو از بهشت و پارچهی نرم و نفیس نشسته است.
تا دلم عاشق رخسار توشد نشناسم
بند از پند و نشاط ازغم و نسرین از خس
هوش مصنوعی: تا وقتی که دلم به عشق چهره تو مشغول است، دیگر نه به نصیحت اهمیت میدهم و نه خوشی و غم را احساس میکنم و نه تفاوتی بین گل نسرین و گیاه خس قائل میشوم.
همه را گر هوس از تست مرا عشق ازتست
چکنم طفلی و نشنا خته عشق و هوس
هوش مصنوعی: همه به دنبال هوس هستند، اما عشق من از توست. چه کار باید بکنم، وقتی که هنوز عشق و هوس را نمیشناسم؟
بلعجب بین که چو زد شمع توام شعله بجان
رود از دیده جیحون همه دم رود ارس
هوش مصنوعی: عجب است که وقتی شمع وجود تو روشن میشود، شعلهاش جان را از چشمها میبرد و هر لحظه مانند جیحون به سوی ارس جاری میشود.