شمارهٔ ۸۹ - مطلع ثانی
خسروی کافلاک را منقوش از اختر ساخته
حکم او اعراض را پابست جوهر ساخته
سرخ پوش عالمین آیات عشق حق حسین
کز می خم بلا لبریز ساغر ساخته
آن شفیع روز رستاخیز کاندرکار او
چون نکو بینی قیامت کرده محشر ساخته
گرچه از فرط شرف زافلاک بالین داشته
لیک در راه خدا ازخاک بستر ساخته
داده سر بعد از هزار و نهصد و پنجاه زخم
یعنی اندر عشق کار خویش یکسر ساخته
چون شمارش با میهمن غیر جانبازی نبود
دستها را شمر در خونش مشمر ساخته
ورنه گاه قدرتش در ملک ایجاد از عدم
حلقه اندر گوش اعمار مقدر ساخته
ای سرور سینه زهرا که تمثال ترا
ذوالجلالش گوشوار عرش اکبر ساخته
خال گندم گونت از خون جبین تا گشته رنگ
نرخ جنس عشق ور زان را مسعر ساخته
سنگی ار ازکعبه مسجود است حق تا بیست میل
تربت کوی ترا باوی برابر ساخته
بر فراز مرقدت گوئی کزان زرین ضریح
عرش را کرسی زچشم بد مستر ساخته
مهر در پهلوی عیسی گشته خاکستر نشین
قرص ماهت تا که در تنور معبر ساخته
قرنها باشد که بگشودی چو گیسو درعراق
خاک او خون در روان مشگ اذفر ساخته
نامت از تاثیر بی استن در اطباق سپهر
هر محدب را مماسش بر مقعر ساخته
ای شه گلگون قبا بنگر بجیحون کز ثنات
خویشتن را مالک دینهم و افسر ساخته
شاید ار بخشی مرا با تشنه کامان فرات
زآنکه جیحون را خدایت مهر مادر ساخته
شمارهٔ ۸۸ - در مدح گوشوار عرش خدا خامس آل عبا روحی و روح العالمین له الفدا: باز آن سرخ اطلس زیب پیکر ساختهشمارهٔ ۹۰ - وله: جشن ولادت شه جم تخت کی کلاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خسروی کافلاک را منقوش از اختر ساخته
حکم او اعراض را پابست جوهر ساخته
هوش مصنوعی: سلطنتی که بر افراز کافلاک (آسمان) قرار دارد، به مدد ستارهها و اختران شکلگرفته است. فرمان او به گونهای است که از او دوری نمیگزینند و از ویژگیهای اصلی و ذاتیاش به وجود آمدهاست.
سرخ پوش عالمین آیات عشق حق حسین
کز می خم بلا لبریز ساغر ساخته
هوش مصنوعی: در این بیت به عشق و ارادت به حضرت حسین (ع) اشاره شده است. عشق او به گونهای است که مانند سرخی لباس، همهجا را فراگرفته و وجودش سرشار از بلاها و مصائب شده است. این عشق به حدی عمیق و واقعی است که از آن، ساغری پر از تجربه و احساسات ساخته شده است.
آن شفیع روز رستاخیز کاندرکار او
چون نکو بینی قیامت کرده محشر ساخته
هوش مصنوعی: آن روزی که فردای قیامت است، او شفیع است و هرگاه اعمالش را خوب بنگری، میبینی که قیامت را با کارهای خوبش برپا کرده است.
گرچه از فرط شرف زافلاک بالین داشته
لیک در راه خدا ازخاک بستر ساخته
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مقام و منزلت بالایی دارد و از آسمانها سرشار از شرافت است، اما برای خداوند و در راه او، به خاک و زمین پناه برده و از آن بستر ساخته است.
داده سر بعد از هزار و نهصد و پنجاه زخم
یعنی اندر عشق کار خویش یکسر ساخته
هوش مصنوعی: پس از سالها یعنی بعد از مواجهه با زخمها و مشکلات بسیار، در عشق به هدف خود رسیدهام و تمام تلاشهایم را به ثمر رساندهام.
چون شمارش با میهمن غیر جانبازی نبود
دستها را شمر در خونش مشمر ساخته
هوش مصنوعی: وقتی که حساب و کتاب با مهمان به معنای جانبازی و فداکاری نیست، دیگر نیازی نیست که دستانت را در خون او بشماری.
ورنه گاه قدرتش در ملک ایجاد از عدم
حلقه اندر گوش اعمار مقدر ساخته
هوش مصنوعی: اگر نه آنگونه که قدرت خداوند در ایجاد چیزها از عدم، حلقهای در گوش معمار مقدر ایجاد کرده باشد، دیگر چه چیز میتواند تأثیرگذار باشد؟
ای سرور سینه زهرا که تمثال ترا
ذوالجلالش گوشوار عرش اکبر ساخته
هوش مصنوعی: ای سرور دلها، همچون زینتی برای عرش بزرگ، تصویر تو را خداوندگار عظیم خلق کرده است.
خال گندم گونت از خون جبین تا گشته رنگ
نرخ جنس عشق ور زان را مسعر ساخته
هوش مصنوعی: خال گندمگون تو از خون پیشانیات رنگین شده و باعث شده تا ارزش عشق مانند یک کالا مشخص شود و جنبهای خاص به خود بگیرد.
سنگی ار ازکعبه مسجود است حق تا بیست میل
تربت کوی ترا باوی برابر ساخته
هوش مصنوعی: اگر سنگی از کعبه به عنوان شیئی مقدس و سجدهگاه مورد احترام است، حق این است که تا بیست فرسخ دورتر از تربت تو، آنجا را نیز مانند تو ارجمند کرده است.
بر فراز مرقدت گوئی کزان زرین ضریح
عرش را کرسی زچشم بد مستر ساخته
هوش مصنوعی: بر فراز مرقدت گویی که از طلا ساخته شده است و مانند عرش، به عنوان محافطی در برابر چشمهای بد قرار گرفته است.
مهر در پهلوی عیسی گشته خاکستر نشین
قرص ماهت تا که در تنور معبر ساخته
هوش مصنوعی: عشق و محبت در وجود عیسی به مانند خاکستری شده است که در این تنور آماده میشود، تا در سایهی عبور تو به شکل زیبایی درآید.
قرنها باشد که بگشودی چو گیسو درعراق
خاک او خون در روان مشگ اذفر ساخته
هوش مصنوعی: قرنهاست که تو مانند گیسویی در خاک عراق باز شدهای، و خون در جوی مشکی که در آن هست، جاری شده است.
نامت از تاثیر بی استن در اطباق سپهر
هر محدب را مماسش بر مقعر ساخته
هوش مصنوعی: نام تو به قدری تأثیرگذار است که در هر جهتی که نگاه کنیم، مانند سطحی خمیده و گودی، بر تمام چیزهای اطرافش اثر گذاشته است.
ای شه گلگون قبا بنگر بجیحون کز ثنات
خویشتن را مالک دینهم و افسر ساخته
هوش مصنوعی: ای پادشاه خوش سر و صورت، به جیحون نگاه کن که با ستایش و مدح تو، دین و شانی برای خود به دست آورده است.
شاید ار بخشی مرا با تشنه کامان فرات
زآنکه جیحون را خدایت مهر مادر ساخته
هوش مصنوعی: شاید اگر بخشی از من را به تشنه کامان دریا ببری، چون خدایت جیحون را مانند مهر مادر ساخته است.