برگردان به زبان ساده
ماه مبارک چهر من می ده که شد ماه رجب
و اندر طرب شیر عجم از مولد میر عرب
هوش مصنوعی: ماه مبارک بر چهرهام تابیده و حالا که ماه رجب فرا رسیده، خوشحالی من بیشتر شده است. شادی من از تولد آن بزرگوار عرب، که سبب خوشحالی شیر عجم است، ناشی میشود.
همچون رخت با صد صفا هر ساله بین عشرت فزا
جشنی زحب شاه ما رخت افکن از ما رجب
هوش مصنوعی: هر سال در روزهای شادی، جشنی برپا میشود که مانند لباس پاک و ویژه ماست. این جشن، به خاطر پادشاه ما برگزار میشود و در آن، به یاد رجب و ویژگیهای آن روزها، شادمانی و جشن و سرور است.
جشنی چو طور اسرار گو بیضا بچوگانش چوگو
آنکس که او نی گفت کو تا بنگرد دیدار رب
هوش مصنوعی: جشنی مانند کوه طور که رازها را فاش میکند، به بچهها بگو، آنکس که در مورد او گفت: "کجاست؟" تا بتواند دیدار خدا را مشاهده کند.
کم نه سپهر اندرضوش مبهوت چارم خسروش
یک جلوه از صد پرتوش این چار مام و هفت آب
هوش مصنوعی: آسمان کمنور است و در این فضا، خنیاگر چهارم، خسرو، مانند یک جلوه از صد پرتو مشاهده میشود. این چهار مظهر و هفت آب، نمادهایی هستند از زیبایی و جاذبههای عالم.
جشنی ز بزم لو کشف میلاد سلطان نجف
راز خدا روز شرف جان فرح کان طرب
هوش مصنوعی: جشنی از میهمانی که برای بزرگداشت تولد سلطان نجف برگزار شده، نشاندهنده راز الهی و روزی است که شرف و خوشحالی جان به اوج میرسد و شادی و طرب را به ارمغان میآورد.
ماه رجب دان گاه می بفکن زاستفتاء پی
از کار واجب تا یکی پیچی بامر مستحب
هوش مصنوعی: در ماه رجب، زمانی برای خوردن مشروبات الکلی نیست و باید به واجبات دینی توجه کرد، پس بعد از انجام کارهای ضروری، به کارهای مستحب بپرداز.
شافع چو این مولاستی پس معصیت اولاستی
جز این گرت کالاستی بادت جمالش محتجب
هوش مصنوعی: اگر شفاعتکننده تو این مولاست، پس گناه و نافرمانی از تو دورتر است. مگر اینکه تو خود را از جمال او پنهان کرده باشی.
ای کم وفای پرسخط زیبق از مشکت نقط
شنگرف لب زنگار خط زرین کمر سیمین سلب
هوش مصنوعی: ای کم وفا، که به خط خوش خود، زیباییهایی را به تصویر کشیدهای، از مشک بوی خوش میزنی و لبهای تو مانند رنگ سرخ کادو از زنگار هستند، و خط کمر تو مانند نخی از زر، زیباست و متناسب با قامت سیمین تو میباشد.
هین در وثاق از چار سو بنما بکام آرزو
شمشاد قد چوگان مو گوی ذقن طوق غبب
هوش مصنوعی: به کنارههای زندان نگاه کن، در حالی که آرزوهایت به چه شکل میآیند. قد زیبای تو مانند شمشادی است که در زمین در نظر گرفته شده است، و چهرهات مانند گویهای زیبا و زینتی میدرخشد.
ای ملک جانها قسم تو رسم بتان با اسم تو
در پیرهن از جسم تو یک آسمان مه در قصب
هوش مصنوعی: ای فرشته جانها، قسم به تو که زیباییها و جاذبههای معشوقان، در وجود تو و در پیرهن تو نهفته است. از جسم تو، آسمانی پر از نور و روشنی در دنیای کشاورزی میدرخشد.
خیز و قلندر کن مرا بی پا و بی سرکن مرا
ایهام شد ترکن مرا از ساغری بنت العنب
هوش مصنوعی: بلند شو و مرا به حالتی درآور که نه پا داشته باشم و نه سر. شگفتانگیزتر از آن این است که مرا از شاخساری که از انگور گرفته شده، سیراب کن.
بالنده بین اسلام را نالنده بین اصنام را
در تهنیت اجرام را شد پیشه انشاد خطب
هوش مصنوعی: در این بیت به نوعی اشاره شده که هنگام صحبت از اسلام و اعتقادات آن، به طور همزمان به ناهنجاریها و مشکلات موجود در جامعه نیز پرداخته میشود. این موضوع نشاندهنده تعهد به اصلاح و توسعه دادن به تفکرات مثبت و اخلاقی است. به عبارت دیگر، فردی به بیان و تبیین مسائلی میپردازد که در آنها لازم است تغییرات مثبتی ایجاد شود تا به رشد و پویایی جامعه کمک کند.
ای کهنه رند تازه رو وی کند مهر تندخو
شیرین وشی بس تلخ گو شور افکنی بس نوش لب
هوش مصنوعی: ای رندی که با گذشت زمان تغییر کردی و در عین حال شیرینی و لطافت داری، گاهی هم با زبان تلخ خود بر کسانی که طعنه میزنند، شور و هیجان میبخشی. تو با لبانت هم به انسانها نوش عشق میدهی.
بر یمن میلاد علی دل را زمی کن منجلی
کآن پاک یزدان را ولی برما نگیرد از ادب
هوش مصنوعی: به خاطر خوشی و برکت میلاد علی، دل را از غم و ناامیدی پاک کن. زیرا آن بزرگ و پاکی که از جانب خداوند آمده، با ادب و احترام بر ما سایه میافکند.
سر خدا شمع هدی طود ورا کهف تقی
کز ذوالفقارش در وغا سازد عدو را بولهب
هوش مصنوعی: در این بیت، به وجود پرنور و راهنمایی که خداوند ارائه میدهد اشاره شده است. این نور به گونهای است که در برابر مشکلات و دشمنان پناهگاهی امن ایجاد میکند. چنین نوری میتواند به کمک افرادی بیاید که در جستجوی هدایت و یاری هستند و در برابر تهدیدات از آنها محافظت میکند.
صافی دلش مرآت حق گفتش همه آیات حق
درهر صفت چون ذات حق فردیست نغز و منتخب
هوش مصنوعی: دل او چون آینهای صاف است و همه نشانههای حق را در خود دارد. هر صفتی که در وجود او هست، نشاندهندهی ذات حق است که فردی برگزیده و زیباست.
نار صنم نورصمد ساز صفا سوز حسد
بدر ازل صدرا بدفع بلا رفع کرب
هوش مصنوعی: عشق به محبوب، همچون نوری است که آرامش میبخشد و حسادت را میسوزاند. از آغاز هستی، با دفع بلاها، درد و مشکلات را برطرف میسازد.
هم او قضا هم او قدر هم او فلک هم او قمر
هم او مصور هم صور هم او مسبب هم سبب
هوش مصنوعی: او همان سرنوشت و تقدیر است، همان آسمان و ماه، همان تصویرگر و صورتها، و همان تعیینکننده و علتها.
زوعرش وزو غبرا بود زو علم وزو اسما بود
این خود همان دریا بود کزحد فزون استش شعب
هوش مصنوعی: از عرش و آسمان تا خاک و غبار، همه چیز در بر دارنده علم و نامهاست. این حقیقت همان دریاست که فراتر از هر حدی است و شعبههایش بسیارند.
فرعش همه از اصل حق بابش همه از فصل حق
از هر چه غیر از وصل حق اندر دو عالم محتجب
هوش مصنوعی: تمامی خصوصیات او (فرع) از حقیقت، و همه روابطش (باب) از فصل حقیقت ناشی میشود. او در دو جهان (مادی و معنوی) از هر چیز غیر از ارتباط با حقیقت پنهان است.
هستی سراسر خاک او مستی گریبان چاک او
از حیطه املاک او بیرون نیایی یکوجب
هوش مصنوعی: وجود او تماماً از خاک و زمین است و مستی او چنان است که هیچ چیزی نمیتواند او را از مرزها و ملک خود خارج کند.
نبود عجب رفت ارگهی یکشب چهل جا از مهی
جائی کزو باشد تهی زآن بیشتر دارد عجب
هوش مصنوعی: عجب نیست اگر کسی در طول یک شب به چهل جا برود، چرا که ماه، جایی را خالی نمیگذارد و از این بیشتر باید تعجب کرد.
محفل چو مصر از پاسخش چین گردکوی فرخش
پر از مرایای رخش گیتی چو بازار حلب
هوش مصنوعی: محفل مانند مصر پر از زیبایی و شکوه است و هر گوشه آن مملو از تصاویر زیبا و دلانگیز است. گیتی نیز مانند بازار حلب پر از فراوانی و تنوع است.
ای زیب جانها نام تو به از روس اقدام تو
درمذهب خدام تو یکسان بود سنگ و ذهب
هوش مصنوعی: ای جانهای زیبا، نام تو از هر چیزی برتر است؛ هر چند که در مسیر عشق و دین، نزد خداوند، سنگ و طلا برابرند.
کاخت فلک کویت حرم بغضت سقر عفوت ارم
دستت بقا تیغت عدم مهرت شفا قهرت تعب
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به اینکه آسمان و هر چیزی که در آن وجود دارد، به خاطر عشق و علاقهای که به تو دارد، به خاطر غم و روزهای سختی که تجربه کردهای، به نوعی مکانی مقدس میشود. در عین حال، عفو و مهربانی تو میتواند موجب ماندگاری و ادامه حیات باشد، درحالی که قدرت و هیبت تو میتواند سبب رنج و عذاب دیگران شود. در نهایت، عشق و محبت تو میتواند به شفا و آرامش ببخشد، اما رفتار خشمگینانهات ممکن است موجب کلافگی باشد.
موسی که اندر خیل تو بد معتصم بر ذیل تو
بی اقتضای میل تو نشناخت آتش از رطب
هوش مصنوعی: موسی که در جمع تو بود و به حمایت تو پناه آورده بود، بدون توجه به خواستههای تو، آتش را از خرما تشخیص نداد.
فر تو را با هر ولی فرق از ثریا تا ثری
تو شمس و آنان چون سهی تو برق و آنان چون خشب
هوش مصنوعی: شما با هر شخص دیگری متفاوت و خاص هستید. شما مانند خورشید در آسمان میدرخشید و دیگران به مانند ستارههایی بودند که نورشان به اندازهی شما نیست.
دنیا تو و عقبی توئی پنهان تو و پیدا توئی
زایجاد بی همتا توئی هم درحسب هم در نسب
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت در وجود تو نهفتهاند، و در عین حال، مشخص و نمایان نیز هستی. تو آفریدگار یگانهای و در هر دو جنبه، هم در ویژگیها و هم در خویشاوندی، منحصر به فرد هستی.
روزی که بفروزد چنان از تاب شمشیرت جهان
از لطفت ارناید امان موید هم عیسی زتب
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که وقتی شمشیرت به شدت به کار گرفته شود، جهانیان از محبت تو به آرامش خواهند رسید. در آن روز، حتی عیسی (ع) نیز به تو درود خواهد فرستاد.
خیبر کجا و بدرچه مرحب کدام وعمروکه
با تیغت از که تا بمه چون در بر آتش حطب
هوش مصنوعی: خیبر کجا و بدر کجا؟ مرحب کجا و عمرو کجا که با شمشیر تو از که گرفته تا وضعیت آتش و چوبها.
چهر خدا سیمای تو گنج حق استغنای تو
گردد بیک ایمای تو گردون زمین و روز شب
هوش مصنوعی: چهرهی خداوند در چهرهی تو تجلی میکند و ثروت واقعی تو از بینیازی و استقلال تو ناشی میشود. آسمان و زمین و شب و روز همگی به دور تو در حرکتند.
تو ماه و عالم میغ تو تو شاه و جان یرلیغ تو
ادیان قویم از تیغ تو چونان که ابدان از عصب
هوش مصنوعی: تو همچون ماه و نورانیتت همچون آسمان میدرخشد. تو مانند شاهی و روح جانها، و قدرت دینها از نیروی تو ناشی میشود، همانطور که وجود جسمها به عصبها وابسته است.
بر تو چه مخفی چه نهان هست انتساب کن فکان
چو نکت حمید الدین بجان شد برتو لا منتسب
هوش مصنوعی: به تو چه مربوط است که چه چیزی پنهان یا روشن است؛ اگر رابطهای وجود دارد، هر کسی باید به خودش و اعمالش برگردد، و نباید به دیگران نسبت داده شود.
شه نا صرالدوله کز او ملک و ملک را آبرو
پیروز بختی نیکخو فرماندهی فرخ حسب
هوش مصنوعی: شه ناصرالدوله که به خاطر او کشور و مردمش آبرو دارند، فرماندهای با بختی نیکو و صفات نیکوست.
بحر خرد کوه خطر پشت سپه روی ظفر
شایسته اجلال و فرزیبنده نام و لقب
هوش مصنوعی: دریاى خرد مانند کوه خطر است و پشت جنگجویان، پیروزی سزوار و شایستهی جلال و نام نیک است.
آن چاکر درگاه شه کش به زگردون گاه شه
نشنا خته در راه شه موروث را از مکتسب
هوش مصنوعی: این شخص خادم درگاه پادشاه، از آسمان بالاتر به نظر میرسد و در مسیر پادشاهی، وارث را از کسب و کار خود میشناسد.
گردی زبامش آسمان اسمی بنامش اختران
موجود از او امن و امان معدوم ازو شور و شغب
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که بام آسمان بر سر او قرار دارد و ستارهها به خاطر او وجود دارند. آرامش و امنیت به واسطهی اوست و هر گونه بینظمی و آشوب نیز از او برمیخیزد.
جان بنده خویش همی دل محو نیرویش همی
اقبال را سویش همی دست طمع پای طلب
هوش مصنوعی: من جانم را به خاطر او فدای عشقش کردهام و تمام وجودم تحت تأثیر قدرت اوست. به سوی او میروم و برای رسیدنش دست به درخواست و طلب خود دراز کردهام.
تا ار علی گویند هی اوثان زکعبه یافت پی
یعنی شد از میلاد وی پر عفو و خالی زغضب
هوش مصنوعی: تا زمانی که علی را در کعبه به یاد میآورند، دیگر پدران او نیستند که تنها بخواهند مورد خشم قرار گیرند. برعکس، از زمانی که به دنیا آمد، او شخصی عفیف و عاری از خشم و غضب بوده است.
یار ورا نبود عدد جز آنکه افزون نر زحد
خصم ورا ناید ولد غیراز مخنث یا جلب
هوش مصنوعی: دوست او هیچ شماره و اندازهای ندارد، جز اینکه بیشتر از حدی که دشمنش میتواند باشد، به او نرسد و فرزندی جز موجوداتی که به طور خاص هستند، ندارد.