گنجور

شمارهٔ ۶۵ - وله

جهان بگشتم و دیدم بسی مقیم و مقام
بزرگی الحق ختم است بر جناب امام
هزار ملک دهد شفقتش بیک سایل
هزار شهر ستد سطوتش بیک پیغام
زامتلا بود اجسام عالمی زآلاش
اگر چه هست تداخل محال در اجسام
بس ای امام که نشناسد از نوالت کس
که سنگ خاره کدامست و لعل پاره کدام
بس ای امام که اینک صنوف انسانرا
مواهب تو بجای عرق چکد زمشام
کدام زنده توان یافت در همه دنیا
که نی طعام تواش جای روح در اندام
کدام مرده توان جست در همه عقبی
که بوی خیر تواش خوش نکرده است مشام
چو تو سپهر کرم را برادری ز ازل
سزد چو میرمحمدحسین قطب کرام
نه در ملاطفت تو به وی مجال حسود
نه در مخالصت او بتو ره نمام
بیان متقن تو مقتدای سحر حلال
حریم حرمت او قبله گاه بیت حرام
خورد زسفره تو قوت نطفه در اصلاب
کند بهمت اورشد بچه در ارحام
تو رابمسند تحقیق قدسی است بیان
ورا بمحفل تدریس عرشی است کلام
بهر کنایه تو التذاذ نالش چنگ
بهر اشاره او انحطاط گردش جام
گه تفقد تو خام مملکت پخته
بر درایت او رای پخته کاران خام
تو را بمصطبه جبریل ارضی است وجود
ورا بمحکمه وحی سماوی است احکام
فلک ز درگه تو بی ثنا نکرده یاد
ملک زحضرت او بی وضو نبرده نام
محیط موجه ای اما یکی بجیحون بین
که هست ماهی کلکش نهنگ بحر آشام
نیامده چو منی پیش ازین ز پشت پدر
نیاورد چو منی بعد ازین مشیمه مام

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهان بگشتم و دیدم بسی مقیم و مقام
بزرگی الحق ختم است بر جناب امام
هوش مصنوعی: خود را در دنیا جستجو کردم و مشاهده کردم که بسیاری از مکان‌ها و افراد بزرگ وجود دارند، اما واقعاً مقام و منزلت امام بر همگان برتری دارد.
هزار ملک دهد شفقتش بیک سایل
هزار شهر ستد سطوتش بیک پیغام
هوش مصنوعی: در اینجا به نیروی مهر و محبت خداوند اشاره شده است؛ حتی اگر هزار فرشته هم برای کمک بیایند، محبت او فراوان‌تر و عظیم‌تر از این‌هاست. همچنین به قدرت و تسلط او در برافراشتن شهر‌ها اشاره شده، که این نیز به واسطه یک پیام و دستوری از سوی او انجام می‌پذیرد.
زامتلا بود اجسام عالمی زآلاش
اگر چه هست تداخل محال در اجسام
هوش مصنوعی: در آینده‌ای نزدیک، همه چیز در عالم به هم پیوسته و مرتبط خواهد بود. با وجود اینکه به نظر می‌رسد نمی‌توان اجسام را با هم تداخل داد، ولی واقعیت این است که این روابط و تعاملات وجود دارند.
بس ای امام که نشناسد از نوالت کس
که سنگ خاره کدامست و لعل پاره کدام
هوش مصنوعی: ای امام، کسی تا کنون نتوانسته است نعمت‌ها و بخشش‌های تو را به درستی بشناسد، زیرا نمی‌داند سنگ خارا چیست و لعل و جواهر کدام است.
بس ای امام که اینک صنوف انسانرا
مواهب تو بجای عرق چکد زمشام
هوش مصنوعی: ای امام، اکنون بر روی انواع مختلف انسان‌ها، نعمت‌های تو مانند بارانی بر زمین می‌بارد.
کدام زنده توان یافت در همه دنیا
که نی طعام تواش جای روح در اندام
هوش مصنوعی: در این دنیا کسی را نمی‌توان یافت که غذایی برای او بهتر از روحی که در وجودش است، باشد.
کدام مرده توان جست در همه عقبی
که بوی خیر تواش خوش نکرده است مشام
هوش مصنوعی: کدام مرده‌ای می‌تواند در تمام جنبه‌های زندگی پس از مرگ جستجو کند در حالی که بوی خوبی از او به مشام نرسیده است؟
چو تو سپهر کرم را برادری ز ازل
سزد چو میرمحمدحسین قطب کرام
هوش مصنوعی: هرگاه تو بخواهی، کرم و بزرگواری تو به گونه‌ای است که از زمان‌های گذشته، شایسته برادری و دوستی است، چون میرمحمدحسین که قطب و مرجع بزرگان و نیک‌رفتاران است.
نه در ملاطفت تو به وی مجال حسود
نه در مخالصت او بتو ره نمام
هوش مصنوعی: نه عشق و محبت تو به او، حسودان را فرصتی برای حسادت می‌دهد و نه دوستی خالصانه‌ات با او، راهی برای ورود به دل تو باقی می‌گذارد.
بیان متقن تو مقتدای سحر حلال
حریم حرمت او قبله گاه بیت حرام
هوش مصنوعی: سخنرانی مؤثر تو، الگوی جادوگری است که حلال است و در حریم حرمت او قرار دارد. او قبله‌گاه مکانی مقدس و با ارزش است.
خورد زسفره تو قوت نطفه در اصلاب
کند بهمت اورشد بچه در ارحام
هوش مصنوعی: از سفره تو غذای نطفه گرفته می‌شود و در اصلاب رشد کرده و به برکت تو بچه در رحم‌ها شکل می‌گیرد.
تو رابمسند تحقیق قدسی است بیان
ورا بمحفل تدریس عرشی است کلام
هوش مصنوعی: تو بر مسند تحقیق نشسته‌ای و گفتارت در محفل درس، آسمانی و باارزش است.
بهر کنایه تو التذاذ نالش چنگ
بهر اشاره او انحطاط گردش جام
هوش مصنوعی: به خاطر اشاره تو، لذت ناله‌های چنگ را می‌برم و به خاطر آن اشاره، گردشی که در جام دارد، هم دچار افت می‌شود.
گه تفقد تو خام مملکت پخته
بر درایت او رای پخته کاران خام
هوش مصنوعی: گاه با محبت و توجه تو، خامی مملکت به پختگی می‌رسد، اما در مقابل، درایت و عقل کسانی که کار می‌کنند هم می‌تواند خام و ناپخته باشد.
تو را بمصطبه جبریل ارضی است وجود
ورا بمحکمه وحی سماوی است احکام
هوش مصنوعی: تو در گستره‌ای از وجود قرار داری که جبریل بر آن نشسته است و در حقیقت، قوانین و احکام الهی در آن جاری است.
فلک ز درگه تو بی ثنا نکرده یاد
ملک زحضرت او بی وضو نبرده نام
هوش مصنوعی: آسمان از درگاه تو بدون ستایش یاد نمی‌کند و ملک (فرشتگان) از حضور او بدون وضو نام نمی‌برند.
محیط موجه ای اما یکی بجیحون بین
که هست ماهی کلکش نهنگ بحر آشام
هوش مصنوعی: در یک محیط آرام و دلنشین، نگاهی بینداز به آنچه که در دریا وجود دارد؛ آنجا ماهی کوچکی در کنار نهنگی بزرگ زندگی می‌کند.
نیامده چو منی پیش ازین ز پشت پدر
نیاورد چو منی بعد ازین مشیمه مام
هوش مصنوعی: کسی به اندازه من مثل من در دنیا نیامده و بعد از من هم کسی دیگر نخواهد آمد. مادرم نیز مانند من فرزندی نیاورده است.