شمارهٔ ۴۶ - درحیرت از حوادث کون و فساد و مدح محبوب خالق اکبر موسی بن جعفر (ع)
خرد طبل تحیّر زن شبی خواندم به میدانش
که واجب چیست مقصد زین تغیّر زای امکانش
گشاید دست چون ابلیس دزدی خود به ملک دل
پس آنگه گوید آگه باش و سر برزن زد ستانش
اگر گویی که بزم امتحان است این جهان ما را
که جز آن میتواند شد که ز اول خواست یزدانش
دل از او دیده از او ذات و استعداد هم از او
چه از خود دارد این بیچاره تا بایست تاوانش
زمین را چون فلک کن فرض و اجرامش بنی آدم
به نسبت از که سعد و نحس شد برجیس و کیوانش
گرفتم بوالبشر را خواست در خلد مخلد جا
نمود ار منعش از گندم چه بود اغوای شیطانش
جمادی همچو مغناطیس آهن را به دام آرد
چرا اشرار را احمد نکردی رام قرآنش
چرا یاغی کند ایجاد و آنگه از پیمبرها
هزاران را کشد کز صد یکی آیه به فرمانش
چو در دستش مغیلان کش دو ابر پا خلیدن شد
مگر سر باز میزد مینمود از خلق ریحانش
چرا زلف بتان آراست با طرزی که دزد دل
گره کز دست گردد باز لازم نیست دندانش
حدیثِ کُنتُ کَنزا گرچه خالی از هوس نبود
ولی از ما عرفناک از چه ناقص ماند عرفانش
اگر حق در اصول دین تحقق خواست از جیحون
علی از کلما میزتموا کرد از چه حیرانش
کس این کشف حقایق را کماهی ناید از عهده
مگر موسی بن جعفر آنکه گلزار است زندانش
نخستین آیت رحمت تمتع یاب از زحمت
که ارنی گوی طور صبر شد موسی بن عمرانش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خرد طبل تحیّر زن شبی خواندم به میدانش
که واجب چیست مقصد زین تغیّر زای امکانش
هوش مصنوعی: من در شب به میدان عقل و دانایی رفتم و از او پرسیدم که هدف از این تغییرات در دنیای ممکنات چیست و چه چیزی لازم است بفهمیم.
گشاید دست چون ابلیس دزدی خود به ملک دل
پس آنگه گوید آگه باش و سر برزن زد ستانش
هوش مصنوعی: دستش را مانند ابلیس باز میکند تا دزدکی به دلها نفوذ کند و سپس میگوید که مراقب باش، در حالی که به طور پنهانی میکوشد تا چیزی را از آنها بگیرد.
اگر گویی که بزم امتحان است این جهان ما را
که جز آن میتواند شد که ز اول خواست یزدانش
هوش مصنوعی: اگر بگویی که این جهان محلی برای آزمایش ماست، چه چیزی میتواند باشد جز اینکه از همان ابتدا خواسته خداوند این بوده است؟
دل از او دیده از او ذات و استعداد هم از او
چه از خود دارد این بیچاره تا بایست تاوانش
هوش مصنوعی: دل و چشم و ذات و استعداد همه از اوست، این بیچاره چه چیزی از خود دارد که بخواهد تاوان بدهد.
زمین را چون فلک کن فرض و اجرامش بنی آدم
به نسبت از که سعد و نحس شد برجیس و کیوانش
هوش مصنوعی: زمین را مانند آسمان فرض کن و انسانها را به عنوان اجزای آن در نظر بگیر. سپس ببین که چگونه سرنوشت و خوشبختی یا بدبختی انسانها به مسائلی همچون سیارات و نجوم بستگی دارد.
گرفتم بوالبشر را خواست در خلد مخلد جا
نمود ار منعش از گندم چه بود اغوای شیطانش
هوش مصنوعی: داستان از این قرار است که شخصی به نام بوالبشر (که اشاره به آدم دارد) به خواست خدا وارد بهشت میشود. اما اگر در هنگام ورود به بهشت، او را از خوردن گندم منع کنند، به این دلیل است که شیطان او را وسوسه کرده و فریب داده است. این یعنی هر کسی ممکن است در برابر وسوسهها قرار گیرد و انتخابهای او تحت تأثیر قرار گیرد.
جمادی همچو مغناطیس آهن را به دام آرد
چرا اشرار را احمد نکردی رام قرآنش
هوش مصنوعی: چرا اشرار و افراد بد را که مانند آهن به دام میافتند، به هدایت و آرامش نرساندی تا به قرآن و پیامهایش گوش فرادهند؟
چرا یاغی کند ایجاد و آنگه از پیمبرها
هزاران را کشد کز صد یکی آیه به فرمانش
هوش مصنوعی: چرا باید موجودات rebellious و سرکش شوند و سپس از پیامبران بسیاری را به دلایل مختلف بکشند، در حالی که از هر صد نفر فقط یک آیه به دستورشان اشاره دارد؟
چو در دستش مغیلان کش دو ابر پا خلیدن شد
مگر سر باز میزد مینمود از خلق ریحانش
هوش مصنوعی: وقتی در دست او مغیلان بود، دو ابر از دور دست میگذشتند. مگر اینکه سرش را بالا میزد و نمایان میشد که از مردم همانند ریحانش است.
چرا زلف بتان آراست با طرزی که دزد دل
گره کز دست گردد باز لازم نیست دندانش
هوش مصنوعی: چرا زلف معشوقان اینگونه خاص و زیبا درست شده است که دلی که دزدیدهاند، بینیاز از آزادی است؟
حدیثِ کُنتُ کَنزا گرچه خالی از هوس نبود
ولی از ما عرفناک از چه ناقص ماند عرفانش
هوش مصنوعی: گفته شده که خداوند در آغاز وجود، گنجی پنهان بود و تصمیم داشت خود را بشناساند. هرچند این سخن جذابیتهای خاصی دارد، اما انسانها نتوانستند به درستی و به طور کامل به شناخت آن بپردازند و به همین خاطر در فهم حقیقت آن دچار نقص و کاستی شدند.
اگر حق در اصول دین تحقق خواست از جیحون
علی از کلما میزتموا کرد از چه حیرانش
هوش مصنوعی: اگر حقیقت در اصول دین به وجود بیاید، مانند جیحون که از هر جایی میگذرد و با هر توانی مواجه میشود، هیچگاه حیرتزده نخواهد شد.
کس این کشف حقایق را کماهی ناید از عهده
مگر موسی بن جعفر آنکه گلزار است زندانش
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به درک و کشف حقیقتهایی که این شخص میداند، برسد، مگر اینکه مثل موسی بن جعفر باشد، که زندان او مانند یک گلزار است.
نخستین آیت رحمت تمتع یاب از زحمت
که ارنی گوی طور صبر شد موسی بن عمرانش
هوش مصنوعی: نخستین نشانهی رحمت این است که از زحمت لذت ببری، زیرا زمانی که موسی بن عمران در کوه طور صبر کرد و خدا را دید، به این حالت رسید.