گنجور

شمارهٔ ۳۹ - وله

نوروز در رکاب ولیعهد کامگار
از ره رسید و سود جبین نزد شهریار
فصل بهار و وصل ولیعهد شاه را
گل ریخت در یمین و گهر ریخت در یسار
زین وصل شد کنار ملک مرز نارون
زآن فصل شد حدود جهان پر ز لاله زار
نوروز گوئی از ملک امسال شرم داشت
ز اطوار برد و ابر سیاه سپید کار
افتاد در رکاب ولیعهد زان سبب
تا وی شود شفاعتش از شاه خواستار
چونانکه عفو کس طلبند از خدا رسل
او نیز خواست عفو وی از ظل کردگار
اینک بشکر مرحمت شاه سبز بخت
نوروز سبز کرده همه دشت و کوهسار
بر دست شاخ بسته ز پیروزه دستبند
در گوش غنچه کرده ز یاقوت گوشوار
بنشین بزیر سرو و بچم بر فراز کوه
بشنو ز شاخ گلبن و بگذر بمرغزار
یکسو فغان صلصل و یک سو خروش کبگ
یکسو نشید بلبل و یک سو نوای سار
نبود کسی که می نخورد موسمی چنین
ور گوئیم که هست بود از جنون فگار
نی نی ز مهر شاه و ولیعهد اهل ملک
مستند آنچنان که ندارند می بکار
از آن پدر مدارج تا جست سرفراز
وز این پسر معارج تخت است پایدار
از آن پدر بایوان هر هوشیار مست
وز این پسر بمیدان هر مست هوشیار
از آن پدر دوچار زیاران همه رها
وز این پسر رهای ز دشمن همه دوچار

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوروز در رکاب ولیعهد کامگار
از ره رسید و سود جبین نزد شهریار
هوش مصنوعی: نوروز با پیروی از ولیعهد موفق به رسیدن به مقصد شد و این خوشی و سعادت را به پادشاه عرضه کرد.
فصل بهار و وصل ولیعهد شاه را
گل ریخت در یمین و گهر ریخت در یسار
هوش مصنوعی: در بهار، لحظه‌ای که ولیعهد شاه به وصال می‌رسد، گل‌ها در سمت راستش پراکنده می‌شود و در سمت چپش، جواهرات ریخته می‌شود.
زین وصل شد کنار ملک مرز نارون
زآن فصل شد حدود جهان پر ز لاله زار
هوش مصنوعی: این وصال، مرزهایی را به وجود آورده که به سرزمین‌های زیبای نارون اشاره دارد و فصل جدیدی آغاز شده است که جهان پر از گل‌های لاله شده است.
نوروز گوئی از ملک امسال شرم داشت
ز اطوار برد و ابر سیاه سپید کار
هوش مصنوعی: نوروز امسال از زیبایی‌های ملک شرمنده بود و ابرهای سیاه و سپید در حال تغییر بودند.
افتاد در رکاب ولیعهد زان سبب
تا وی شود شفاعتش از شاه خواستار
هوش مصنوعی: او در کنار ولیعهد افتاده است و به همین دلیل از شاه تقاضای شفاعت دارد تا ولیعهد بتواند به او کمک کند.
چونانکه عفو کس طلبند از خدا رسل
او نیز خواست عفو وی از ظل کردگار
هوش مصنوعی: همان‌طور که انسان‌ها از خداوند درخواست بخشش می‌کنند، فرستادگان او نیز از سایه‌ی پروردگار خواهان عفو و بخشش هستند.
اینک بشکر مرحمت شاه سبز بخت
نوروز سبز کرده همه دشت و کوهسار
هوش مصنوعی: اکنون به خاطر لطف و مرحمت شاه خوشبخت، نوروز باعث شده است که همه دشت‌ها و کوه‌ها سرسبز و شاداب شوند.
بر دست شاخ بسته ز پیروزه دستبند
در گوش غنچه کرده ز یاقوت گوشوار
هوش مصنوعی: دستبندهایی از طلا به شاخه‌ای بسته شده و گوشواره‌ای از یاقوت در گوش گل غنچه‌ای آویزان است.
بنشین بزیر سرو و بچم بر فراز کوه
بشنو ز شاخ گلبن و بگذر بمرغزار
هوش مصنوعی: در زیر درخت سرو بنشین و بر روی کوه برو، صدای شاخه‌های گل را بشنو و از کنار دشت عبور کن.
یکسو فغان صلصل و یک سو خروش کبگ
یکسو نشید بلبل و یک سو نوای سار
هوش مصنوعی: در یک سمت صدای زنگی دلنشین به گوش می‌رسد و در سمت دیگر صدای شگفت‌انگیز کبک شنیده می‌شود. از طرفی دیگر، صدای آرام بلبل می‌آید و در سمت مقابل، نغمه‌ی خوش ساری طنین‌انداز است.
نبود کسی که می نخورد موسمی چنین
ور گوئیم که هست بود از جنون فگار
هوش مصنوعی: کسی در این زمان نبود که به این حال و احوال دچار نشده باشد؛ اگر هم کسی باشد، به نظر می‌رسد که در جنون و پریشانی به سر می‌برد.
نی نی ز مهر شاه و ولیعهد اهل ملک
مستند آنچنان که ندارند می بکار
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که نهالی که از محبت و دوستی شاه و ولیعهد به وجود آمده، به گونه‌ای ریشه می‌دواند که دیگران نمی‌توانند با آن مقایسه شوند. به عبارت دیگر، محبت و توجه آن‌ها به این نهال باعث رشد و قوام بیشتری می‌شود که در هیچ شرایط دیگری نمی‌توان یافت.
از آن پدر مدارج تا جست سرفراز
وز این پسر معارج تخت است پایدار
هوش مصنوعی: این پدر به درجات بالا و افتخارات زیادی دست یافته و این پسر نیز به مقام و جایگاهی پایدار در زندگی رسیده است.
از آن پدر بایوان هر هوشیار مست
وز این پسر بمیدان هر مست هوشیار
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباط میان پدر و پسر اشاره دارد. در اینجا پدر، شخصی هوشیار و بیدار است که در عین حال از زندگی لذت می‌برد و مستی خاصی دارد. از سوی دیگر، پسر نیز در میدان زندگی حضور دارد و حالتی از هوشیاری را در خود دارد، ولی این هوشیاری و مستی او نشان‌دهنده تأثیرات مثبت و الهام‌بخشی از پدرش است. به طور کلی، این بیت به ارتباط نسل‌ها و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر پرداخته است.
از آن پدر دوچار زیاران همه رها
وز این پسر رهای ز دشمن همه دوچار
هوش مصنوعی: پدر از زحمت‌ها و مشکلات دست کشیده و از این پسر، دوری از دشمنان به خود گرفته است و در نتیجه همه آزادی را تجربه می‌کنند.