گنجور

شمارهٔ ۱۰۲ - وله

به گیسوان خم ابروی آن بت علوی
چو در میانهٔ کفّار تیغ مرتضوی
لبش کند ز چه خون در دلم اگر عناب
بود مسکن خون در طبیعت دموی
به غیر نرگس بیمار او به غارت عقل
کسی به معرکه بیمار را ندیده قوی
چنان جمال وی از اصطفا فروزد نور
که رای مفتخر دودمان مصطفوی
وحید عصر مهین شخص اول ایران
ابوالفضایل نواب صادق الرضوی
فقیه و صرفی و هیئت‌شناس و منطق‌دان
حکیم و شاعر و خطاط و نحوی و لغوی
ز کلکش آنچه به گیتی صدور یابد چرخ
زمین ببوسد و گوید به عهدهٔ فدوی
ایا ستارهٔ بطحا و یثرب ای که ز قدر
به چشم یثربی و ابطحی به سان ضوی
بدان مثابه پر است از کمال تو گیهان
که هرچه گوش دهی گفته‌های خود شنوی
وجود خویش به ترفیه خلق دادی وقف
زهی وجود بمان کآنچه کشته‌ای دروی
دویده‌اند همیشه به درگهت امجاد
وزین نیت که تو داری بدزگهی ندوی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به گیسوان خم ابروی آن بت علوی
چو در میانهٔ کفّار تیغ مرتضوی
هوش مصنوعی: موهای آن دختر زیبا که ابروانش خمیده است، مانند شمشیر علی (ع) در میان دشمنان، درخشش و قوت خاصی دارد.
لبش کند ز چه خون در دلم اگر عناب
بود مسکن خون در طبیعت دموی
هوش مصنوعی: اگر لب او باعث جاری شدن خون در دلم باشد، پس اگر عناب در طبیعت دموی وجود داشت، می‌توانست تسکینی برای این خون باشد.
به غیر نرگس بیمار او به غارت عقل
کسی به معرکه بیمار را ندیده قوی
هوش مصنوعی: جز نرگس بیمار او، کسی نمی‌تواند عقل را به غارت ببرد، چون در میدان عشق، بیمار را قوی نمی‌بیند.
چنان جمال وی از اصطفا فروزد نور
که رای مفتخر دودمان مصطفوی
هوش مصنوعی: چهره زیبای او به قدری درخشان است که نورش می‌افروزد و به وضوح همه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، مانند نور خاندان بزرگ و محترم پیامبر.
وحید عصر مهین شخص اول ایران
ابوالفضایل نواب صادق الرضوی
هوش مصنوعی: این بیت به ستایش و تقدیر از مردی بزرگ و برجسته در تاریخ ایران اشاره دارد که به عنوان شخصیتی مهم و با فضائل بسیار شناخته می‌شود. او کسی است که در عصر خود، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد و به عنوان یک پیشوای معنوی و فرهنگی شناخته می‌شود.
فقیه و صرفی و هیئت‌شناس و منطق‌دان
حکیم و شاعر و خطاط و نحوی و لغوی
هوش مصنوعی: در این بیت، به گروهی از افراد با تخصص‌های مختلف اشاره شده است. این افراد شامل فقیه، صرفی، هیئت‌شناس، منطق‌دان، حکیم، شاعر، خطاط، نحوی و لغوی هستند. همه این اشخاص در زمینه‌های خاص خود دانش و مهارت دارند و هر کدام در رشته‌های علمی و هنری خود فعالیت می‌کنند.
ز کلکش آنچه به گیتی صدور یابد چرخ
زمین ببوسد و گوید به عهدهٔ فدوی
هوش مصنوعی: هرچه از زیبایی‌های او در عالم پدیدار شود، زمین آن را ستایش می‌کند و به او احترام می‌گذارد و می‌گوید که خدمتگزار او هستم.
ایا ستارهٔ بطحا و یثرب ای که ز قدر
به چشم یثربی و ابطحی به سان ضوی
هوش مصنوعی: آیا تو ستاره‌ای هستی در زمین‌های بطحا و یثرب؟ تو به قدری با ارزش هستی که حتی چشم‌های اهالی یثرب و ابطحه به تو مانند نوری می‌نگرند.
بدان مثابه پر است از کمال تو گیهان
که هرچه گوش دهی گفته‌های خود شنوی
هوش مصنوعی: بدان که وجودت پر از زیبایی و کمال است، به گونه‌ای که هرچه به دقت گوش دهی، در واقع صدای درون خودت را می‌شنوی.
وجود خویش به ترفیه خلق دادی وقف
زهی وجود بمان کآنچه کشته‌ای دروی
هوش مصنوعی: تو وجود خود را برای رفع نیاز مردم وقف کردی، و ای وجود تو، پایدار بمان؛ زیرا آنچه که در این راه از دست داده‌ای، ارزشمند است.
دویده‌اند همیشه به درگهت امجاد
وزین نیت که تو داری بدزگهی ندوی
هوش مصنوعی: همیشه افرادی با نیت خوب و دل‌سوز به سوی تو آمده‌اند، و به این خاطر که تو نیت نیکی داری، نباید از این کار خسته یا ناامید شده و از شیرینی دستیابی به هدف خود دور بمانی.