گنجور

شمارهٔ ۷

از شهر عدم آمده ام سوی وجود
افتاده غریبم به سرکوی وجود
گفتی که درین کوی چه خواهی جامی
خواهم عدمی که نشنود بوی وجود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از شهر عدم آمده ام سوی وجود
افتاده غریبم به سرکوی وجود
هوش مصنوعی: من از دنیای ناموجودی به دنیای وجود آمده‌ام و در این جهان ملموس احساس غریبگی می‌کنم. در مسیر وجود، به نوعی احساس بی‌کسی دارم.
گفتی که درین کوی چه خواهی جامی
خواهم عدمی که نشنود بوی وجود
هوش مصنوعی: گفتی در این مکان چه چیزی می‌خواهی؟ من می‌خواهم حالتی از عدم داشته باشم که هیچ نشانه‌ای از وجود را حس نکنم.