شمارهٔ ۴
آن شنیدستی که کناسی ز سرگین زیر بار
گفت شکر آن را که از عزت مرا سر برافراخت
بوالفضولی طعنه زد کای کار تو سرگین کشی
کی خردمند این هنر را مایه عزت شناخت
گفت کای نادان کدامین عز ازان افزون بود
کز پی روزی به امثال تو محتاجم نساخت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.