شمارهٔ ۱۷
می خورد طعمه های رنگارنگ
خواجه از کسب اشتهای دروغ
می دمد بادهای ناخوشبوی
معده بر سبلت وی از آروغ
نگشاید فقیر روزه خویش
جز به نان جوین و تره و دوغ
می شود هرچه می خورد نوری
که رسد زان به آفتاب فروغ
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می خورد طعمه های رنگارنگ
خواجه از کسب اشتهای دروغ
هوش مصنوعی: خواجه با اشتهای دروغین خود به طعمههای متنوع و زیبا روی میآورد.
می دمد بادهای ناخوشبوی
معده بر سبلت وی از آروغ
هوش مصنوعی: بادهای بدبو از معده او به سمت چهرهاش میوزد و از او بوی ناخوشایندی برمیخیزد.
نگشاید فقیر روزه خویش
جز به نان جوین و تره و دوغ
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی اجازه نمیدهد که افراد از روزهداری خود جز با نان جو و کمی سبزی و دوغ افطار کنند.
می شود هرچه می خورد نوری
که رسد زان به آفتاب فروغ
هوش مصنوعی: هر چیزی که از نور خورشید میتابد و میدرخشد، میتواند در خود نوری را در بر داشته باشد، به شرط آنکه از آفتاب کسب نور کند.