شمارهٔ ۹۹
نه دل بی تو ز جانی دور مانده ست
که از جان جهانی دور مانده ست
به کشتن لایق است آن کس که زنده
ز چون تو دلستانی دور مانده ست
جدا افتاده از بالین راحت
سرم کز آستانی دور مانده ست
ز فرهاد آن که کم گوید فسانه
ز شیرین داستانی دور مانده ست
مدان دور از جوانی حالت پیر
بتر زان کز جوانی دور مانده ست
سگت بگذاشته لاغر تنم را
همایی ز استخوانی دور مانده ست
ز جامی دور باشد نکته رانی
چنین کز نکته دانی دور مانده ست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه دل بی تو ز جانی دور مانده ست
که از جان جهانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: دل من بدون تو احساس فاصله میکند؛ زیرا وقتی تو نیستی، من از همه چیز و همه کس دور ماندهام.
به کشتن لایق است آن کس که زنده
ز چون تو دلستانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: آن کسی که از وجود تو و دلفریبت دور مانده، سزاوار مرگ است.
جدا افتاده از بالین راحت
سرم کز آستانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: من از سر راحتی و آسایش دور شدم و اکنون در جایی جدا از بستر خواب خود قرار گرفتهام.
ز فرهاد آن که کم گوید فسانه
ز شیرین داستانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: هر کس که در مورد عشق فرهاد و شیرین کم صحبت کند، از داستان آنها دور مانده و درک درستی از این رابطه ندارد.
مدان دور از جوانی حالت پیر
بتر زان کز جوانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: به فکر نکن که وقتی از جوانی دور شدی، حالت به مراتب بدتر از کسی است که خود را از جوانی دور نگه داشته است.
سگت بگذاشته لاغر تنم را
همایی ز استخوانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: سگ تو مرا رها کرده و من تنها و لاغر ماندهام؛ حالا مثل پرندهای هستم که دور از استخوانش، بیپناه و بینیاز، احساس غربت میکنم.
ز جامی دور باشد نکته رانی
چنین کز نکته دانی دور مانده ست
هوش مصنوعی: کسی که از نکتهسنجی دور باشد، نمیتواند از جام معنوی بهرهمند شود و در واقع به عمق معانی نمیرسد.