شمارهٔ ۹۳
پا نه به طرف باغ که گل زیر دست توست
بالا نما که سرو سرافراز پست توست
آن باغ نوبری که رسیده ست میوه اش
گرد تو نیزه های جفا خاربست توست
تیری به دل خلید که ذوقش به جان رسید
این ذوق چیست گر نه گشادش ز شست توست
روی تو هست آتش و پیشش دوتا شده
زلف سیاه هندوی آتش پرست توست
کردی برهنه ساعد سیمین به قصد ما
امروز در جفا و ستم دست دست توست
غم نیست زانکه خاطر ما را شکسته ای
ما را همه درستی کار از شکست توست
باشد مدام مستی رندان ز جام می
جامی نه جام دیده نه می خورده مست توست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.