شمارهٔ ۹
بندم به سینه دمبدم از سیم مژگان تارها
وز دل بر این قانون ز غم بیرون دهم آزارها
تا لعل شکر خای تو شد قیمتی کالای تو
درهر سر از سودای تو شوریست در بازارها
باشدکه یک گلبرگ تر آید چو رویت در نظر
چون باد گردم هر سحر گرد همه گلزارها
بی رویت ای رشک سمن گل نیست آنها در چمن
دور از تو برق آه من آتش زد اندر خارها
با ضعف تن پشت دوتا تا ایستم پیشت به پا
در کوی تو نبود مرا پشتی جز از دیوارها
پندار زهدم داده خو با کردن از خود گفت و گو
می ده که یابد شست و شو نقش همه پندارها
جامی چه غم گر خون خورد تا شعر رنگین آورد
برخاطرت گر بگذرد روزی بدین گفتارها
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بندم به سینه دمبدم از سیم مژگان تارها
وز دل بر این قانون ز غم بیرون دهم آزارها
هوش مصنوعی: من در سینهام دردی دارم که به خاطر زیبایی چشمانت همواره در حال تکرار است و میخواهم از دل این درد و رنجها را بیرون بزنم.
تا لعل شکر خای تو شد قیمتی کالای تو
درهر سر از سودای تو شوریست در بازارها
هوش مصنوعی: تا زمانی که لبهای شیرین تو به لعل و شکر میمانند، ارزش تو در هر جا بالاست و در هر گوشه از بازار، شور و شوقی به خاطر یاد تو وجود دارد.
باشدکه یک گلبرگ تر آید چو رویت در نظر
چون باد گردم هر سحر گرد همه گلزارها
هوش مصنوعی: امیدوارم که یک گلبرگ تازه به چشم بیاید و هر صبح مانند نسیم در میان تمام باغها بگردم.
بی رویت ای رشک سمن گل نیست آنها در چمن
دور از تو برق آه من آتش زد اندر خارها
هوش مصنوعی: ای زیبای من، بدون دیدارت هیچ چیز در چمن مانند گلهای خوشبو نیست. دور از تو، نالهی من همچون آتش در میان خارها شعلهور میشود.
با ضعف تن پشت دوتا تا ایستم پیشت به پا
در کوی تو نبود مرا پشتی جز از دیوارها
هوش مصنوعی: با وجود ضعف و آسیبپذیریام، در مقابل تو ایستادهام و در کوچهات، هیچکس جز دیوارها مرا حمایت نمیکند.
پندار زهدم داده خو با کردن از خود گفت و گو
می ده که یابد شست و شو نقش همه پندارها
هوش مصنوعی: پندار من این است که با ایجاد گفتوگو با خود، میتوانم ذهنم را از همه افکار و تصورات پاک کنم و به درک روشنتری برسم.
جامی چه غم گر خون خورد تا شعر رنگین آورد
برخاطرت گر بگذرد روزی بدین گفتارها
هوش مصنوعی: اگر جامی در طریق شعر گفتن، اندوهی را تحمل کند و به خاطر آن شعرهای زیبایی بسازد، نباید نگران باشد، چون یک روز این سخنان و اشعار مورد توجه قرار میگیرد.