گنجور

شمارهٔ ۷۰

مشکین خطی که روز رخش را شب آمده ست
جان من است خطش ازان بر لب آمده ست
حرفی که کلک حسن به رویش نوشته بود
از مشک ناب و عنبرتر معرب آمده ست
شاید که جان نهم لقب قالبش ز لطف
جانی ولی که جان منش قالب آمده ست
یوسف چه خانمش که به هر جا نموده روی
صد یوسفش اسیر چه غبغب آمده ست
در چشم پر سرشک چو رویش فکنده عکس
خورشید را مقارنه با کوکب آمده ست
هر گه ز باد برقع زلفش شود نگون
گوید فلک که منزل مه عقرب آمده ست
طفلان سبق ز لوح جمالش گرفته اید
هرگه جبین گشاده سوی مکتب آمده ست
چوگان به کف سواره به میدان چو کرده عزم
صد سر چو گوی زیر سم مرکب آمده ست
جامی مدام مشربه ای از شراب پر
بر رغم مدعی که تنک مشرب آمده ست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشکین خطی که روز رخش را شب آمده ست
جان من است خطش ازان بر لب آمده ست
هوش مصنوعی: خطی که به زیبایی روز را نشان می‌دهد، شب به صورت نوشته درآمده است. جان من مانند این خط است که از روی لب‌هایم ظاهر شده است.
حرفی که کلک حسن به رویش نوشته بود
از مشک ناب و عنبرتر معرب آمده ست
هوش مصنوعی: حرفی که حسن با دقت و زیبایی خاصی بر روی آن نقش بسته، از نظر خوش‌بو بودن به عطرهایی چون مشک و عنبر برتری دارد.
شاید که جان نهم لقب قالبش ز لطف
جانی ولی که جان منش قالب آمده ست
هوش مصنوعی: شاید جان من به خاطر لطفی که دارم، به شکل بدنم درآمده باشد، اما در واقع، جان من به خاطر ویژگی‌ها و ماهیت خودم به این قالب آماده است.
یوسف چه خانمش که به هر جا نموده روی
صد یوسفش اسیر چه غبغب آمده ست
هوش مصنوعی: یوسف چه زیباست که هر جا که می‌رود، همه به او توجه می‌کنند و به خاطر زیبایی‌اش دلبسته‌اش می‌شوند. این نشان‌دهنده جذابیت و زیبایی اوست که دل‌های بسیاری را به تسخیر درآورده است.
در چشم پر سرشک چو رویش فکنده عکس
خورشید را مقارنه با کوکب آمده ست
هوش مصنوعی: وقتی که در چشمان پر از اشک او نگاهی می‌کنم، تصویر خورشید را می‌بینم که در مقایسه با ستاره‌ای کوچک به نظر می‌رسد.
هر گه ز باد برقع زلفش شود نگون
گوید فلک که منزل مه عقرب آمده ست
هوش مصنوعی: هر بار که وزش باد، چادر زلف او را به هم می‌ریزد، آسمان می‌گوید که وقت آن رسیده که ماه به صورت عقرب درآید.
طفلان سبق ز لوح جمالش گرفته اید
هرگه جبین گشاده سوی مکتب آمده ست
هوش مصنوعی: کودکان بارها به خاطر زیبایی او سرتراشی کرده و از جلوه‌های آن بهره‌مند شده‌اند و هر بار که پیشرفت کرده‌اند، به مکتب آمده‌اند.
چوگان به کف سواره به میدان چو کرده عزم
صد سر چو گوی زیر سم مرکب آمده ست
هوش مصنوعی: سواری که چوب چوگان را در دست دارد، با عزم راسخ وارد میدان شده است و سران گروه را مانند توپ زیر پای اسبش می‌بیند.
جامی مدام مشربه ای از شراب پر
بر رغم مدعی که تنک مشرب آمده ست
هوش مصنوعی: جامی همیشه در حال نوشیدن از جامی پر از شراب است، با این وجود انتقادهایی از سوی کسی که خود بسیار محتاط و کم‌نوش است، را نادیده می‌گیرد.