شمارهٔ ۵۳
ساقیا چند ذکر موت و حیات
باده در ده که کل آت آت
سیآت من است هستی من
حسناتم ازان خلاص و نجات
چند جامم بده پی اندر پی
اذهب السیئات بالحسنات
پیش خم میم به سجده درآر
که نمازاست افضل الحرکات
دهنم را ز غیر باده ببند
که صیام است احسن السکنات
واقفم کن به کنج دیر که حج
لیس الا الوقوف بالعرفات
تا به کی بانگ هی هی ای صوفی
می دهد بوی دوری از هیهات
نامدی هرگز از جهات برون
کی خبر یابی از برون جهات
در میخانه جات شد جامی
نلت والله ارفع الدرجات
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقیا چند ذکر موت و حیات
باده در ده که کل آت آت
هوش مصنوعی: ای ساقی، چرا مدام از مرگ و زندگی سخن میگویی؟ بیا کمی از باده بیاور تا دلها شاد شود و غمها فراموش گردد.
سیآت من است هستی من
حسناتم ازان خلاص و نجات
هوش مصنوعی: خطاها و بدیهای من نشاندهندهٔ وجود من هستند، اما خوبیهایم باعث رهایی و نجات من میشوند.
چند جامم بده پی اندر پی
اذهب السیئات بالحسنات
هوش مصنوعی: به من چند جام بده تا یکی پس از دیگری بنوشم، شاید با کارهای خوبم، بدیها را جبران کنم.
پیش خم میم به سجده درآر
که نمازاست افضل الحرکات
هوش مصنوعی: در پیشگاه معشوق، با تمام وجود تسلیم شو و سجده کن، زیرا این عمل از بهترین و مهمترین اعمال است.
دهنم را ز غیر باده ببند
که صیام است احسن السکنات
هوش مصنوعی: دهانم را از نوشیدن غیر از باده ببند، زیرا روزهام و بهترین کارها در سکوت است.
واقفم کن به کنج دیر که حج
لیس الا الوقوف بالعرفات
هوش مصنوعی: مرا به فضایی آرام و عمیق برسان که بدانم انجام حج تنها به ایستادن در عرفات نیست.
تا به کی بانگ هی هی ای صوفی
می دهد بوی دوری از هیهات
هوش مصنوعی: تا کی ای صوفی، این ندای بلند و نالهی تنهایی را سر میکنی؟ بوی دوری و جدایی به حدی است که به سختی میتوان آن را تحمل کرد.
نامدی هرگز از جهات برون
کی خبر یابی از برون جهات
هوش مصنوعی: هرگز از مرزهای خاص خود فراتر نرفتهای، پس چگونه میتوانی از چیزهایی که خارج از آن مرزها هستند، آگاهی پیدا کنی؟
در میخانه جات شد جامی
نلت والله ارفع الدرجات
هوش مصنوعی: در میخانه، جامی پر شده است و به خدا قسم، درجات و موقعیتها بالاتر میرود.