گنجور

شمارهٔ ۴۷

بده به رسم صبوح ای حریف جام شراب
که شیخ واقعه بین را گذشت عمر به خواب
ازان شراب که چون دیده را کند روشن
وجود کون نماید چنانکه هست سراب
ازان شراب که از جوش اگر فرود آید
قباب چرخ شود مضمحل در او چو حباب
ازان شراب که هر جا بود ز نشوه آن
هزار عاشق عارف هزار مست خراب
شدیم پیر و نداریم حسرتی بجز این
که بی تمتع ازین می گذشت عهد شباب
بریز بر سرما جرعه ای که آخر دور
بیاض شیبت خود را به آن کنیم خضاب
شراب خوردن و مست خراب جان دادن
سعادت ابد اینست جامیا دریاب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بده به رسم صبوح ای حریف جام شراب
که شیخ واقعه بین را گذشت عمر به خواب
هوش مصنوعی: ای دوست، به رسم و رسوم می‌نوشی، جام شراب را به من بده. زیرا عمر شیخ، که به دنیای واقعیت آگاه است، در خواب سپری شده است.
ازان شراب که چون دیده را کند روشن
وجود کون نماید چنانکه هست سراب
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنی که مانند نور، چشم را روشن می‌کند و وجود چیزها را چنان که هستند، به نمایش می‌گذارد، مانند یک سراب است.
ازان شراب که از جوش اگر فرود آید
قباب چرخ شود مضمحل در او چو حباب
هوش مصنوعی: اگر شرابی که در حال جوشیدن است به آرامی پایین بیاید، مانند حبابی نرم و ناپایدار، نظم و ثبات کل جهان به هم می‌ریزد.
ازان شراب که هر جا بود ز نشوه آن
هزار عاشق عارف هزار مست خراب
هوش مصنوعی: از آن شرابی که هر جا که باشد، به خاطر لذت و شوری که به همراه دارد، هزار عاشق عارف و هزار نفر دیگر را مست و خراب کرده است.
شدیم پیر و نداریم حسرتی بجز این
که بی تمتع ازین می گذشت عهد شباب
هوش مصنوعی: زمان زیادی از عمر ما گذشته و تنها حسرتی که داریم این است که در دوران جوانی نتوانستیم از این لذت‌ها بهره‌مند شویم.
بریز بر سرما جرعه ای که آخر دور
بیاض شیبت خود را به آن کنیم خضاب
هوش مصنوعی: یک جرعه نوشیدنی بر سر ما بریز تا در پایان دوران پیری‌مان بتوانیم با آن موهای سفیدمان را رنگ کنیم.
شراب خوردن و مست خراب جان دادن
سعادت ابد اینست جامیا دریاب
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و نوشیدن در مستی و از دست دادن جان، به معنای رسیدن به سعادت دائمی است. ای جام، این نکته را درک کن.