گنجور

شمارهٔ ۴۲

کجاست منزلت ای گنج دیریاب کجا
کجا نشان تو یابم درین خراب کجا
نهان چو آب حیاتی درین سرای فریب
کجا وصال تو جویم درین سراب کجا
لبت به کام رقیبان چگونه آتش شوق
نشیند از دلم آتش کجا و آب کجا
به گفت و گوی تو مستغنیم ز نامه و پیک
خطاب دوست کجا قاصد و کتاب کجا
ز بس که مست توام روز و شب نمی دانم
که روز شیب کجا شد شب شباب کجا
فراق روی تو بر من سیاه ساخت جهان
کجاست شعشعه نور آفتاب کجا
بریز خون همه تا تورا نبیند کس
کجاست روی تو را طاقت نقاب کجا
به فقر عاریتی دعوت فتوت چند
سواد اصل کجا گونه خضاب کجا
جناب پیر مغان جامی آسمان علاست
کجاست مورد هر سفله آن جناب کجا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجاست منزلت ای گنج دیریاب کجا
کجا نشان تو یابم درین خراب کجا
هوش مصنوعی: کجاست محل تو ای گنجی که به راحتی قابل دسترسی نیست؟ کجا می‌توانم نشانه‌ای از تو در این ویرانه پیدا کنم؟
نهان چو آب حیاتی درین سرای فریب
کجا وصال تو جویم درین سراب کجا
هوش مصنوعی: آب حیات به صورت پنهان در این دنیای فریبنده وجود دارد، اما من در این سراب کجا می‌توانم وصال تو را پیدا کنم؟
لبت به کام رقیبان چگونه آتش شوق
نشیند از دلم آتش کجا و آب کجا
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم آتش شوق را در دل خود خاموش کنم وقتی که لبت مورد هوس رقیبان است؟ چگونه می‌تواند آتش و آب با هم کنار بیایند؟
به گفت و گوی تو مستغنیم ز نامه و پیک
خطاب دوست کجا قاصد و کتاب کجا
هوش مصنوعی: ما به صحبت‌های تو نیاز داریم و نیازی به نامه و پیام نداریم؛ خطاب به دوست، دیگر قاصد و کتاب چه معنایی دارند؟
ز بس که مست توام روز و شب نمی دانم
که روز شیب کجا شد شب شباب کجا
هوش مصنوعی: از شدت عشق و شیدایی به تو، نمی‌دانم که روزها چگونه می‌گذرد و شب‌ها چه زمانی می‌آید.
فراق روی تو بر من سیاه ساخت جهان
کجاست شعشعه نور آفتاب کجا
هوش مصنوعی: فراق و دوری تو باعث شده که دنیا برایم تاریک و بدون رنگ به نظر بیاید. کجاست نور و روشنی آفتاب در این روزهای غمناک من؟
بریز خون همه تا تورا نبیند کس
کجاست روی تو را طاقت نقاب کجا
هوش مصنوعی: خودت را برای کسی نپوشان و از دیگران دوری کن تا کسی نتواند تو را ببیند. آیا قدرت انتظار کشیدن برای دیدن تو را دارم وقتی که چهره‌ات زیر پوشش پنهان است؟
به فقر عاریتی دعوت فتوت چند
سواد اصل کجا گونه خضاب کجا
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به موضوع فقر و افتخار دعوت می‌کند و می‌پرسد که اگر فضائل و ارزش‌ها زائیده از فقر هستند، پس کجا به اصل این فضائل می‌توان دست یافت و کجا رنگ و ظاهر آن‌ها را می‌توان دید. به نوعی، او به تضاد بین اصول و ظواهر اشاره دارد.
جناب پیر مغان جامی آسمان علاست
کجاست مورد هر سفله آن جناب کجا
هوش مصنوعی: پیر مغان که همواره به او احترام گذاشته می‌شود، در کجاست که آسمان از ویژگی‌های بخصوصی برخوردار است؟ و آیا جایی برای افراد بی‌مقدار و کم‌ارزش هم وجود دارد در حضور او؟