شمارهٔ ۳۵
ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما
التفات خاطر پیران بود تدبیر ما
زآب چشم ما کند زنجیر سازی باد آه
تا کشد سرو قدت را پای در زنجیر ما
«والضحی » باشد کنایت زان دوزخ «والشمس » نیز
در بیان حسن تو واضح بود تفسیر ما
خامه بشکستیم و لب بستیم از اسرار عشق
کان نه در تحریر ما گنجد نه در تقریر ما
تیر تو غمزه ست و تیر ما دعای نیم شب
تیر خود انداختی می کن حذر از تیر ما
گرز جیب گل نیاید نکهت پیراهنت
باد در گلگشت بستان خار دامنگیر ما
گربرآن در رفت تقصیری زما اینک رسید
اشک جامی تا بخواهد عذری از تقصیر ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما
التفات خاطر پیران بود تدبیر ما
هوش مصنوعی: ما به پیروی از عشق، جوانهایی هستیم که از تجربیات و حکمتهای پیران بهرهمند میشویم و این توجه آنان به ما، راهنما و تدبیرکنندهی مسیر ماست.
زآب چشم ما کند زنجیر سازی باد آه
تا کشد سرو قدت را پای در زنجیر ما
هوش مصنوعی: از اشک چشم ما، باد آهی ایجاد میکند که مانند زنجیری، قامت تو را به زنجیر ما میکشد.
«والضحی » باشد کنایت زان دوزخ «والشمس » نیز
در بیان حسن تو واضح بود تفسیر ما
هوش مصنوعی: در اینجا به روشنایی صبح و زیبایی خورشید اشاره شده است که نمادهایی از چیزهای خوب و مثبت هستند. این تصویرسازی به وضوح نشاندهنده زیبایی و جذابیت توست که مانند نور خورشید در دلها تابش دارد.
خامه بشکستیم و لب بستیم از اسرار عشق
کان نه در تحریر ما گنجد نه در تقریر ما
هوش مصنوعی: ما قلم را شکستهایم و از بیان رازهای عشق خاموش ماندهایم، چون این اسرار نه در نوشتار ما جا میگیرد و نه در گفتههایمان قابل بیان است.
تیر تو غمزه ست و تیر ما دعای نیم شب
تیر خود انداختی می کن حذر از تیر ما
هوش مصنوعی: چشمک تو مانند تیر است و دعای ما در شب نیمه شب مانند تیر. تو تیر خود را پرتاب کردی، بنابراین مراقب تیر ما باش.
گرز جیب گل نیاید نکهت پیراهنت
باد در گلگشت بستان خار دامنگیر ما
هوش مصنوعی: اگر عطر و بوی گل از جیب تو نادیده گرفته شود، بو و اثر پیراهنت در باغ گل میپیچد و خارهایی که گریبان ما را گرفتهاند، ما را آزار میدهند.
گربرآن در رفت تقصیری زما اینک رسید
اشک جامی تا بخواهد عذری از تقصیر ما
هوش مصنوعی: چون او از ما دور شد، حالا نوبت ماست که با اشکی در دلمان، به دنبال عذری برای اشتباهاتمان باشیم.