گنجور

شمارهٔ ۲۹

ماه من گر عیان کند خود را
قبله عاشقان کند خود را
او فرشته ست جای آن دارد
کز نظرها نهان کند خود را
جرعه نوش لبش به آب حیات
زنده جاودان کند خود را
تیر اگر سرو قامتش بیند
پی خدمت کمان کند خود را
گر دهد دست شیر گردون را
سگ آن آستان کند خود را
چون کند سرمگی غبار رهش
چشم من سرمه دان کند خود را
گر تواند به وصف او جامی
پای تا سر زبان کند خود را

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماه من گر عیان کند خود را
قبله عاشقان کند خود را
هوش مصنوعی: اگر ماه من خود را آشکار کند، می‌تواند جهت‌نمای عاشقان باشد.
او فرشته ست جای آن دارد
کز نظرها نهان کند خود را
هوش مصنوعی: او همچون فرشته‌ای است که باید در پس پرده‌ها پنهان بماند و خود را از دید دیگران دور کند.
جرعه نوش لبش به آب حیات
زنده جاودان کند خود را
هوش مصنوعی: نوشیدن از لبان او، مانند چشیدن آب حیات، انسان را زنده و همیشه جاودان می‌کند.
تیر اگر سرو قامتش بیند
پی خدمت کمان کند خود را
هوش مصنوعی: اگر تیر، قامت بلند او را ببیند، برای خدمت به او به شکل کمان در می‌آید.
گر دهد دست شیر گردون را
سگ آن آستان کند خود را
هوش مصنوعی: اگر شیر آسمان دستی به کسی بدهد، آن شخص مانند سگی در برابر آن شاهراه خود را خاضع و تسلیم می‌کند.
چون کند سرمگی غبار رهش
چشم من سرمه دان کند خود را
هوش مصنوعی: وقتی غبار راه او بر سرم می‌نشیند، چشمان من به خودی خود زینت و زیبایی پیدا می‌کنند.
گر تواند به وصف او جامی
پای تا سر زبان کند خود را
هوش مصنوعی: اگر کسی بتواند به وصف او از سر تا پای خود سخن بگوید، قدرت بیان خود را نشان داده است.