شمارهٔ ۲۴
کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا
برتو خواند حرف حرف این نامه درد مرا
می شود باران اشکم ژاله برکشت امید
خاصیت اینست دور از تو دم سرد مرا
دست امید من از دامان وصلت نگسلد
گر دهد گردون به باد نیستی گرد مرا
جز دلی ناید برون زاندوه عشقت صد شکاف
گر شکافی سینه اندوه پرورد مرا
خوردمی شبها به خواب از لعل تو جام طرب
برد تاراج غمت هم خواب و هم خورد مرا
سینه پر مهر تو آوردم از راه عدم
آه اگر طبع تو نپسندد ره آورد مرا
داشت سرگردان به سان جامیم فکر جهان
بند پا شد عشق تو فکر جهانگرد مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا
برتو خواند حرف حرف این نامه درد مرا
هوش مصنوعی: کیست که با نگاهی پر از اشک و درد، چهرهی زرد مرا ببیند و حرفهای این نامه را که پر از غم است، برای تو بازگو کند؟
می شود باران اشکم ژاله برکشت امید
خاصیت اینست دور از تو دم سرد مرا
هوش مصنوعی: باران اشکهای من به زمین میریزد و امیدوارم که خاصیت این باران، دوریام از تو را کم کند و برایم آرامش بیاورد.
دست امید من از دامان وصلت نگسلد
گر دهد گردون به باد نیستی گرد مرا
هوش مصنوعی: امید من از پیوند و ارتباط با تو قطع نخواهد شد، حتی اگر سرنوشت مرا به باد فنا دهد.
جز دلی ناید برون زاندوه عشقت صد شکاف
گر شکافی سینه اندوه پرورد مرا
هوش مصنوعی: غیر از دلی که پر از اندوه عشق توست، هیچ چیز دیگری به بیرون نمیآید. حتی اگر سینهام را هزاران بار بشکافی، فقط اندوهی که به خاطر تو در من ایجاد شده، رشد کرده است.
خوردمی شبها به خواب از لعل تو جام طرب
برد تاراج غمت هم خواب و هم خورد مرا
هوش مصنوعی: در شبها به خاطر یاد تو به خواب میرفتم و نوشیدن از جام خوشی تو، غم تو را هم با خودم به خواب میبرد و این غم موجب شد که خواب و آرامش من را بگیرد.
سینه پر مهر تو آوردم از راه عدم
آه اگر طبع تو نپسندد ره آورد مرا
هوش مصنوعی: دل خود را از جایی که وجود ندارد با عشق تو پر کردهام، اما اگر ذوق تو این هدیه را نپسندد، چه کنم؟
داشت سرگردان به سان جامیم فکر جهان
بند پا شد عشق تو فکر جهانگرد مرا
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به حس سرگردانی و سردرگمی اشاره دارد که ناشی از عشق است. او میگوید که عشق تو باعث شده که مثل یک جام، جهانی از افکار و خیالات در ذهنش شکل بگیرد و او در این دنیا غرق شده است. عشق تو به نوعی راهنمای اوست، مانند یک جهانگرد که در جستجوی زیباییها و تجارب جدید به سفر میرود.