گنجور

شمارهٔ ۲۳

زاهدا چند به طاعات مراعات مرا
طاق محراب تو را کنج خرابات مرا
تو و مسجد من و میخانه چه خوانی هر دم
سوی آفتکده از مأمن آفات مرا
قبله حاجتم ایوان در میکده بس
برمگردان رخ ازین قبله حاجات مرا
گشته ام محو حقیقت برو ای واقعه بین
بردل ساده مکش نقش خیالات مرا
کی کشم محنت تاریکی ازین گونه که تافت
نور خورشید رخت از همه ذرات مرا
سطوت عشق تو گنجایی هیچم نگذاشت
نه غم نفی بود نی سر اثبات مرا
به نکونامی زهدم چه ستایی جامی
چون به بدنامی عشق است مباهات مرا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زاهدا چند به طاعات مراعات مرا
طاق محراب تو را کنج خرابات مرا
هوش مصنوعی: ای زاهد، نگران طاعات و عبادات من نباش. بهتر است که تو به گوشه‌ای مسجد توجه کنی و من به عاشقانه‌ها و حال و هوای خودم در خرابات بپردازم.
تو و مسجد من و میخانه چه خوانی هر دم
سوی آفتکده از مأمن آفات مرا
هوش مصنوعی: تو و من در چه فضایی مشغول به گفتگو هستیم؟ هر بار که از مکان امن و آسایش خود خارج می‌شوم، به دنبال روشنی و امیدی هستم.
قبله حاجتم ایوان در میکده بس
برمگردان رخ ازین قبله حاجات مرا
هوش مصنوعی: ایوان میکده، کانون خواسته‌ها و آرزوهای من است. لطفاً رویت را از اینجا برنگردان و به من توجه کن.
گشته ام محو حقیقت برو ای واقعه بین
بردل ساده مکش نقش خیالات مرا
هوش مصنوعی: من در حقیقت غرق شده‌ام، ای کسی که واقعیت را می‌بینی، به دل سادگی من آسیب نزن و تصورات باطل مرا از ذهنم دور کن.
کی کشم محنت تاریکی ازین گونه که تافت
نور خورشید رخت از همه ذرات مرا
هوش مصنوعی: به سختی و رنجی که از تاریکی احساس می‌کنم، نمی‌توانم تاب بیاورم، انگار که نور خورشید همه وجودم را روشن کرده باشد.
سطوت عشق تو گنجایی هیچم نگذاشت
نه غم نفی بود نی سر اثبات مرا
هوش مصنوعی: عشق تو به گونه‌ای بر من چیرگی دارد که هیچ فضایی برای هیچ حالتی از غم یا شادی باقی نگذاشته است.
به نکونامی زهدم چه ستایی جامی
چون به بدنامی عشق است مباهات مرا
هوش مصنوعی: من به خاطر خوبی‌ها و نیکی‌هایم مورد ستایش قرار می‌گیرم، اما همان‌طور که عشق با بدنامی همراه است، به داشتن این ویژگی‌ها افتخار نمی‌کنم.