گنجور

شمارهٔ ۱۹۹

ز سدره طوبی اگر آمدن سوی تو تواند
به پایبوسی سرو تو خویش را برساند
چنان ز چشم تو بیمار شد که از نم شبنم
شکوفه بر لب نرگس به پنبه آب چکاند
نهال سرو روان گر رسد به چشمه چشمم
به یاد قد تواش برکنار خویش نشاند
ز مهر و مه سپر تو به تو چه سود فلک را
چو تیر آن دل من ز هر دو می گذراند
غمی که دادیم آن را نصیب غیر مگردان
که از کریم نشاید که داده باز ستاند
به صاف و درد چه لایق بخیلی اهل کرم را
خوش آن که هم بخورد هرچه یافت هم بخوراند
میان آتش و آب از غم تو دلشده جامی
ز سینه شعله فروزد ز دیده اشک فشاند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز سدره طوبی اگر آمدن سوی تو تواند
به پایبوسی سرو تو خویش را برساند
هوش مصنوعی: اگر درخت طوبی از سدره که در آسمان است به سوی تو بیاید، می‌تواند به پایبوسی و ديدار تو برسد.
چنان ز چشم تو بیمار شد که از نم شبنم
شکوفه بر لب نرگس به پنبه آب چکاند
هوش مصنوعی: آنقدر به چشمان تو دل بسته شدم که مانند گلی که بر لب نرگس می‌روید، از قطرات شبنم لطافت و زیبایی‌اش را به جانم می‌ریزد.
نهال سرو روان گر رسد به چشمه چشمم
به یاد قد تواش برکنار خویش نشاند
هوش مصنوعی: اگر نهال سرو به چشمانم بیفتد، یاد قدت را در کنار خود حس می‌کنم.
ز مهر و مه سپر تو به تو چه سود فلک را
چو تیر آن دل من ز هر دو می گذراند
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و می‌گوید که محبت و زیبایی او برای خود شخص معنایی ندارد، چون دل او از این عشق و زیبایی‌ها عبور کرده است. به عبارتی، دل او به جای آنکه تحت تاثیر زیبایی‌های دنیایی قرار بگیرد، فراتر رفته و در پی چیزهایی عمیق‌تر است.
غمی که دادیم آن را نصیب غیر مگردان
که از کریم نشاید که داده باز ستاند
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که ما به دیگران می‌دهیم را به کسی دیگر نده، چون از شخص بزرگوار و بخشنده‌ای توقع نمی‌رود که آنچه را داده است، دوباره پس بگیرد.
به صاف و درد چه لایق بخیلی اهل کرم را
خوش آن که هم بخورد هرچه یافت هم بخوراند
هوش مصنوعی: درست و درستکار، اهل بخشش و کرم، بایسته است که در زندگی نه تنها از نعمت‌ها بهره‌مند شود، بلکه به دیگران نیز از آنچه دارد ببخشند و کمک کنند. کسی که به خودی خود از نعمت‌ها استفاده می‌کند و دیگران را نیز بهره‌مند می‌سازد، در واقع انسانی شایسته و ارزشمند است.
میان آتش و آب از غم تو دلشده جامی
ز سینه شعله فروزد ز دیده اشک فشاند
هوش مصنوعی: دل او در میان آتش و آب، به خاطر غم تو مانند جامی پر شده است. از سینه‌اش شعله‌ای می‌سوزد و اشک از چشمانش می‌ریزد.