شمارهٔ ۱۹۸
دمبدم دیده که خون می ریزد
دل خون گشته برون می ریزد
دل یکی قطره خون دیده ازو
سیل خون این همه چون می ریزد
در تنم می فکند زلزله هجر
از دلم صبر و سکون می ریزد
دانه خال تو در آب و گلم
تخم سودا و جنون می ریزد
خونم از دیده گه پابوست
چون می از جام نگون می ریزد
لبت از فتنه غبارم برجان
از خط غالیه گون می ریزد
بی لب لعل تو جامی می ناب
می خورد وز مژه خون می ریزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دمبدم دیده که خون می ریزد
دل خون گشته برون می ریزد
هوش مصنوعی: هر لحظه میبینم که اشک میریزد و دل من پر از غم و اندوه شده و این غم را بیرون میریزد.
دل یکی قطره خون دیده ازو
سیل خون این همه چون می ریزد
هوش مصنوعی: دل مانند یک قطره خون است که از آن، سیلی از خون جاری میشود. این نشان میدهد که از یک درد یا ناراحتی کوچک، رنج و غم بسیار بزرگ و گستردهای به وجود میآید.
در تنم می فکند زلزله هجر
از دلم صبر و سکون می ریزد
هوش مصنوعی: دلم به خاطر دوری تو آرامش و صبرش را از دست میدهد و در وجودم مانند زلزلهای به هم میریزد.
دانه خال تو در آب و گلم
تخم سودا و جنون می ریزد
هوش مصنوعی: نگاهی به دانهای که در آب است میاندازم و میبینم که دل و فکر من پر از آرزوها و عشقهای دیوانهوار است.
خونم از دیده گه پابوست
چون می از جام نگون می ریزد
هوش مصنوعی: چشمانم مانند جامی پر از نوشیدنی، اشکم را به خاطر عشق و تنهایی میریزد و حس میکنم که خونم هم به خاطر این عشق در حال جاری شدن است.
لبت از فتنه غبارم برجان
از خط غالیه گون می ریزد
هوش مصنوعی: لبهای تو، باعث ایجاد فتنه و بلوا هستند و از خط زیباییات، اثراتی بر جان من میریزد.
بی لب لعل تو جامی می ناب
می خورد وز مژه خون می ریزد
هوش مصنوعی: بی وجود لبهای سرخ تو، جامی از شراب خالص مینوشد و از چشمانت، خون میریزد.