گنجور

شمارهٔ ۱۸۹

بوی آن آشنا که می آرد
جز نسیم صبا که می آرد
گرچه ما را خبر نکرد و برفت
خبر او به ما که می آرد
شرط یاری پیام یار آریست
شرط یاری بجا که می آرد
به جگر خستگان خار جفا
گل باغ وفا که می آرد
نامه او مثال عافیت است
سوی این مبتلا که می آرد
هجر درد و نسیم وصل دواست
درد ما را دوا که می آرد
صد دعا می فرستدش جامی
یک جواب دعا که می آرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بوی آن آشنا که می آرد
جز نسیم صبا که می آرد
هوش مصنوعی: بوی آشنایی که فقط نسیم صبا می‌تواند آن را بیاورد.
گرچه ما را خبر نکرد و برفت
خبر او به ما که می آرد
هوش مصنوعی: اگرچه او ما را از رفتنش مطلع نکرد، ولی خبری از او به ما رسید که می‌آید.
شرط یاری پیام یار آریست
شرط یاری بجا که می آرد
هوش مصنوعی: برای یاری دادن، پیام یار ضروری است و یاری واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که در جای مناسب صورت گیرد.
به جگر خستگان خار جفا
گل باغ وفا که می آرد
هوش مصنوعی: در دل خستگان، رنج و درد تا چه حدی وجود دارد که به مانند خار در باغ وفا می‌باشد. این نشان‌دهنده عمق زخم‌هایی است که وفا می‌تواند بر دل‌های آسیب‌دیده بگذارد.
نامه او مثال عافیت است
سوی این مبتلا که می آرد
هوش مصنوعی: نامه او نماد سلامتی و بهبودی است برای کسی که در رنج و مشکل به سر می‌برد.
هجر درد و نسیم وصل دواست
درد ما را دوا که می آرد
هوش مصنوعی: درد جدایی مانند بیماری است و نسیم وصال، درمانی برای آن. بنابراین، دردی که ما داریم تنها با آمدن کسی که ما را می‌سازد، درمان خواهد شد.
صد دعا می فرستدش جامی
یک جواب دعا که می آرد
هوش مصنوعی: یک نفر با صد دعا و آرزو به دنبال گرفتن جواب از پروردگار است، اما تنها یک جام گل یا نوشیدنی را به دست می‌آورد که نشان می‌دهد پاسخ دعاهایش در یک چیز ملموس و محسوس نمایان شده است.