شمارهٔ ۱۷۰
صوفی ز خانقه به خرابات می رود
زآفتکده به مأمن آفات می رود
عمر عزیزبی می و معشوق فوت کرد
اکنون پی تلافی مافات می رود
نعلین هر دو کون کشیده ز پای سعی
موسی صفت به طور مناجات می رود
ما را طواف کوی مغان یاد می دهد
هر جا سخن ز سیر مقامات می رود
هر دم بلای نفی سوی بحر نیستی
دل بهر شست و شوی اضافات می رود
وانگه درون زورق الا گرفته جای
پاک از همه به ساحل اثبات می رود
جامی رود به میکده شب بی چراغ و شمع
این راه را به نور کرامات می رود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صوفی ز خانقه به خرابات می رود
زآفتکده به مأمن آفات می رود
هوش مصنوعی: صوفی از مکان خود به محلی میرود که برای او رفع خطرها و مشکلات فراهم کرده است. او از جایی که آفتها و مشکلات وجود دارد، به جای امنی میرود تا از آنها دور شود.
عمر عزیزبی می و معشوق فوت کرد
اکنون پی تلافی مافات می رود
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای او در زیر سایهی شراب و عشق معشوق سپری شده و اکنون برای جبران روزهای گذشته و پشیمانیهایش به دنبال راهی میگردد.
نعلین هر دو کون کشیده ز پای سعی
موسی صفت به طور مناجات می رود
هوش مصنوعی: نعلین به معنای کفشهای سادهای است که به پا میشود و در اینجا به نشانه تلاش و کوشش شخصی شبیه به موسی به کار رفته است. این شخص در حال نجوا و ارتباط خاصی با خداوند است و این ارتباط به گونهای است که انگار تمام دقت و انرژی خود را صرف آن کرده است. در واقع، از پاها به عنوان نمادی از تلاش و حرکت به سمت الهیات و تعالی یاد میشود.
ما را طواف کوی مغان یاد می دهد
هر جا سخن ز سیر مقامات می رود
هوش مصنوعی: ما را یاد میدهد که در هر جا که صحبت از سیر و سلوک و مراحل معنوی میشود، به دور کوی مغان گردش کنیم و به آنها مراجعه کنیم.
هر دم بلای نفی سوی بحر نیستی
دل بهر شست و شوی اضافات می رود
هوش مصنوعی: هر لحظه مشکلی که به سوی دریاى نیستى میرود، دل برای پاکسازی و رهایی از بارهای اضافى در حال تلاش است.
وانگه درون زورق الا گرفته جای
پاک از همه به ساحل اثبات می رود
هوش مصنوعی: سپس درون قایق، جای پاکی از همه چیز، به ساحل امن و مطمئن میرسد.
جامی رود به میکده شب بی چراغ و شمع
این راه را به نور کرامات می رود
هوش مصنوعی: جامی به میکده میرود در تاریکی شب، بدون چراغ و شمع. اما او در این مسیر به لطف و کرامات، نور و روشنی پیدا میکند.