شمارهٔ ۱۶۵
به ناز می رود آن شوخ و باز می نگرد
نیازمندی اهل نیاز می نگرد
به صد نیاز کشد ناز هر رقیب ولی
نیاز عاشق مسکین به ناز می نگرد
ز ترک چشم وی ای دل حذر که سوی کسان
نه بهر لطف پی ترکتاز می نگرد
ندیده سرو و گلی باغبان چو او هر چند
به باغ خویش نشیب و فراز می نگرد
به کارسازی وصلش گذشت عمر و دلم
هنوز در کرم کارساز می نگرد
نظر به عرض سپاه است شاه غزنین را
ولی به دیده دل در ایاز می نگرد
بود جمال حقیقت مشاهد جامی
به صورت ار چه به حسن مجاز می نگرد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به ناز می رود آن شوخ و باز می نگرد
نیازمندی اهل نیاز می نگرد
هوش مصنوعی: آن شوخ، با ناز و فریبندگی خود به راهش ادامه میدهد و نیازی ندارد به پشت سرش نگاه کند، در حالی که نیازمندانی هستند که به او چشم دوختهاند.
به صد نیاز کشد ناز هر رقیب ولی
نیاز عاشق مسکین به ناز می نگرد
هوش مصنوعی: هر رقیب با ناز و ادا به صد نیاز و خواستههای خود اشاره میکند، اما نیاز و خواسته واقعی عاشق بیچاره تنها به ناز و محبت معشوق نگاه میکند.
ز ترک چشم وی ای دل حذر که سوی کسان
نه بهر لطف پی ترکتاز می نگرد
هوش مصنوعی: ای دل، از نگاه دلربای او دوری گزین، چرا که او به دیگران توجهی میکند که نشان از لطف ندارد و فقط برای آزار توست.
ندیده سرو و گلی باغبان چو او هر چند
به باغ خویش نشیب و فراز می نگرد
هوش مصنوعی: باغبانی مانند او که نه سروی دیده و نه گلی، هرچند به باغ خود نگاه کند و در آن بالا و پایین برود، نمیتواند زیباییهای آن را به درستی درک کند.
به کارسازی وصلش گذشت عمر و دلم
هنوز در کرم کارساز می نگرد
هوش مصنوعی: عمر من صرف تلاش برای رسیدن به او شد، اما هنوز هم دلم به رحمت و لطف او چشمدوخته است.
نظر به عرض سپاه است شاه غزنین را
ولی به دیده دل در ایاز می نگرد
هوش مصنوعی: شاه غزنین به سپاه خود نگاه میکند، اما در دل به ایاز توجه دارد.
بود جمال حقیقت مشاهد جامی
به صورت ار چه به حسن مجاز می نگرد
هوش مصنوعی: حضور واقعی زیبایی در عالم حقیقت مانند یک جام است که اگرچه زیبا به نظر نمیرسد، اما حقیقتش را میتوان در آن مشاهده کرد. انسانها ممکن است تنها به زیباییهای ظاهری توجه کنند، اما باید به عمق و واقعیت زیبایی هم نگاه کنند.