گنجور

شمارهٔ ۱۵۸

هر که از میکده عشق تو بویی شنود
تا زید مست زید چون برود مست رود
وان کزین میکده بویی به مشامش نرسد
اینقدر دولت اوبس که به این می گرود
کشتزاریست عجب عرصه گیتی که در او
هرکه را می نگری کشته خود می درود
یار مستغنی و ره مشکل و رهبر نایاب
سالکان را دل ازین خون نشود چون نشود
صاحب سایه بود عشق تو و من سایه
بروم یا بدوم چون برود یا بدود
می کشم پیش خیال تو دل و جان چه کنم
میهمان هرکه بود حاضر و خوان هر چه بود
حاجت صوت مغنی نبود جامی را
جاودان بانگ سماع از دل خود می شنود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که از میکده عشق تو بویی شنود
تا زید مست زید چون برود مست رود
هوش مصنوعی: هر کسی که از میکده عشق تو بویی احساس کند، به سرعت به حال مستی می‌افتد و وقتی که راهی می‌شود، همچنان در حال مستی به راه خود ادامه می‌دهد.
وان کزین میکده بویی به مشامش نرسد
اینقدر دولت اوبس که به این می گرود
هوش مصنوعی: اگر کسی در زندگی‌اش حتی بویی از میکده و خوشی‌ها نرساند، به حدی خوشبختی و سعادت او زیاد است که در این راه قدم می‌گذارد.
کشتزاریست عجب عرصه گیتی که در او
هرکه را می نگری کشته خود می درود
هوش مصنوعی: در این دنیای عجیب، مانند کشتزاری است که هر کسی را که نگاه کنی، به نوعی زخمی و کشته‌ای از چالش‌ها و سختی‌هاست و همه در حال زخم خوردن از زندگی هستند.
یار مستغنی و ره مشکل و رهبر نایاب
سالکان را دل ازین خون نشود چون نشود
هوش مصنوعی: دوست بی‌نیاز و راهی پرچالش و راهنماهایی که کمیاب هستند، دل سالکان از این رنج و درد به این سادگی آرام نمی‌گیرد.
صاحب سایه بود عشق تو و من سایه
بروم یا بدوم چون برود یا بدود
هوش مصنوعی: عشق تو، مانند سایه‌ای بر من است و من باید به دنبالش بروم، چه او برود و چه بدود.
می کشم پیش خیال تو دل و جان چه کنم
میهمان هرکه بود حاضر و خوان هر چه بود
هوش مصنوعی: من عاشق خیال تو هستم و با تمام وجودم به تو فکر می‌کنم. هر که به سراغم بیاید، من تنها پذیرای تو هستم و هر چیزی که به من ارائه شود، فقط تو برای من اهمیت داری.
حاجت صوت مغنی نبود جامی را
جاودان بانگ سماع از دل خود می شنود
هوش مصنوعی: انسان برای احساس خوشایند و جذابیت صدای خواننده نیازی به نوشیدن شراب ندارد؛ بلکه او می‌تواند به راحتی از درون دل خود صدای دلنواز را بشنود و از آن لذت ببرد.