جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>حسن تو راه امید و بیم زد</p></div>
<div class="m2"><p>نبوت شاهی به هفت اقلیم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>اول از رویت منجم یاد کرد</p></div>
<div class="m2"><p>هر رقم کز ماه بر تقویم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn3"><div class="m1"><p>رنگ سرخی اشک ما بر زر نهاد</p></div>
<div class="m2"><p>سکه پاکی تنت بر سیم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn4"><div class="m1"><p>فهم سر آن دهان نتوان که لب</p></div>
<div class="m2"><p>قفل حیرت بر در تفهیم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn5"><div class="m1"><p>نقطه سهو است خال آن دهان</p></div>
<div class="m2"><p>کش دبیر بی خرد بر میم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn6"><div class="m1"><p>بود یک دینار نقد صبر ما</p></div>
<div class="m2"><p>هجر تو بر پنج دانگ و نیم زد</p></div></div>
<div class="b" id="bn7"><div class="m1"><p>شعر جامی وصف خط سبز توست</p></div>
<div class="m2"><p>خضر تا با او دم تعلیم زد</p></div></div>

دیوان جامی ـ ج ۲ (واسطة العقد، خاتمة الحیاة) - نورالدین عبدالرحمان بن احمد جامی - تصویر ۱۷۱

شمارهٔ ۱۵۴

حسن تو راه امید و بیم زد
نبوت شاهی به هفت اقلیم زد
اول از رویت منجم یاد کرد
هر رقم کز ماه بر تقویم زد
رنگ سرخی اشک ما بر زر نهاد
سکه پاکی تنت بر سیم زد
فهم سر آن دهان نتوان که لب
قفل حیرت بر در تفهیم زد
نقطه سهو است خال آن دهان
کش دبیر بی خرد بر میم زد
بود یک دینار نقد صبر ما
هجر تو بر پنج دانگ و نیم زد
شعر جامی وصف خط سبز توست
خضر تا با او دم تعلیم زد

شمارهٔ ۱۵۲

شمارهٔ ۱۵۳

حسن تو راه امید و بیم زد

نبوت شاهی به هفت اقلیم زد

اول از رویت منجم یاد کرد

هر رقم کز ماه بر تقویم زد

رنگ سرخی اشک ما بر زر نهاد

فهم سر آن دهان نتوان که لب

قفل حیرت بر در تفهیم زد

نقطه سهو است خال آن دهان

کش دبیر بی خرد بر میم زد

بود یک دینار نقد صبر ما

هجر تو بر پنج دانگ و نیم زد

شعر جامی وصف خط سبز توست

خضر تا با او دم تعلیم زد

شمارهٔ ۱۵۳

اطلاعات