گنجور

شمارهٔ ۱۵

مجلس پیر مغان است و پر از باده سبوها
طیب الله بها وقت کرام شربوها
هر طرف باده به کف درد کشانند نشسته
احسن الناس نفوسا و قلوبا و وجوها
عشق بحریست عجب ژرف که از موج پیاپی
کرده جوهای شگرف است روان از همه سوها
بجه از جوی و درین بحر فکن کشتی خود را
که درین بحر شود متحد آخر همه جوها
ما عجب تشنه جگر رطل گران باده فراوان
زان به تنگیم که تنگ است دهانها و گلوها
عاشقان روی کی آرند به خوبان نکو رو
گر نبینند عیان روی تو را در همه روها
ما گدایان در میکده هاییم چو جامی
بارها کرده به دریوزه پر از باده کدوها

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مجلس پیر مغان است و پر از باده سبوها
طیب الله بها وقت کرام شربوها
هوش مصنوعی: مجلس زاهدان و عالمان پر از شراب و شادی است. در این مجلس، هر کس با آغوش باز از نعمت‌های خداوند بهره‌مند می‌شود و خوشی‌ها را می‌نوشد.
هر طرف باده به کف درد کشانند نشسته
احسن الناس نفوسا و قلوبا و وجوها
هوش مصنوعی: در هر سو افرادی را می‌بینی که با درد و رنج در حال نوشیدن شراب هستند، اما احسن الناس – بهترین انسان‌ها – از نظر روح و قلب و چهره در این جمع حضور دارند.
عشق بحریست عجب ژرف که از موج پیاپی
کرده جوهای شگرف است روان از همه سوها
هوش مصنوعی: عشق مانند دریای عمیق و شگفت‌انگیزی است که از موج‌های مداوم آن، جوی‌های شگرف و به اندازه‌های مختلفی در حال حرکت هستند و از تمامی جهت‌ها جاری می‌شود.
بجه از جوی و درین بحر فکن کشتی خود را
که درین بحر شود متحد آخر همه جوها
هوش مصنوعی: از جوی دور شو و کشتی خود را در این دریا بینداز، چرا که در این دریا همه جوی‌ها در نهایت به هم یکی می‌شوند.
ما عجب تشنه جگر رطل گران باده فراوان
زان به تنگیم که تنگ است دهانها و گلوها
هوش مصنوعی: انگار جگر ما تشنه است و با وجود اینکه شراب زیاد است، به خاطر تنگی دهان و حلق، نمی‌توانیم از آن بنوشیم.
عاشقان روی کی آرند به خوبان نکو رو
گر نبینند عیان روی تو را در همه روها
هوش مصنوعی: عاشقان چگونه می‌توانند به زیبایی‌های نیکو رو بگروند، اگر نتوانند چهره تو را در همه جا به وضوح ببینند؟
ما گدایان در میکده هاییم چو جامی
بارها کرده به دریوزه پر از باده کدوها
هوش مصنوعی: ما دست نیاز به سوی میکده دراز کرده‌ایم، مانند کسانی که بارها برای گرفتن یک جام، به دروازه‌ای پر از شراب مراجعه می‌کنند.