گنجور

شمارهٔ ۱۳۸

ای ز تو قیل و قال ما همه هیچ
فهم و وهم و خیال ما همه هیچ
مالک الملک کاینات تویی
دعوی ملک و مال ما همه هیچ
خالی از فضل بر کمال تو هست
لاف فضل و کمال ما همه هیچ
باگهرهای گنج مخفی تو
نرخ سنگ و سفال ما همه هیچ
سایلان سماط جود توییم
بی جوابت سوال ما همه هیچ
بی نسیم قبول عاطفتت
طاعت ماه و سال ما همه هیچ
هست باهای و هوی مستانت
وجد جامی وحال ما همه هیچ

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ز تو قیل و قال ما همه هیچ
فهم و وهم و خیال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: هر چه در گفتگوهای ما مطرح می‌شود، از تو ناشی است و در حقیقت هیچ یک از افکار، تصورات و تخیلات ما ارزشی ندارد.
مالک الملک کاینات تویی
دعوی ملک و مال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: ای تو صاحب اصلی جهان، تمام ادعای ما درباره مال و ثروت، هیچ و پوچ است.
خالی از فضل بر کمال تو هست
لاف فضل و کمال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: ما از فضیلت و کمال تو خالی هستیم و هرگونه ادعای فضیلت و کمال ما بی‌معنا و توخالی است.
باگهرهای گنج مخفی تو
نرخ سنگ و سفال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: با ارزش‌ترین و زیباترین چیزها نزد تو موجود است، اما ما به چیزهای کم‌اهمیت و بی‌ارزش خود می‌بالیم.
سایلان سماط جود توییم
بی جوابت سوال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: ما زبان‌زبانان سفره‌ی بخشش تو هستیم، اما بی‌پاسخ تو، پرسش‌های ما هیچ و بی‌ارزش است.
بی نسیم قبول عاطفتت
طاعت ماه و سال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: بدون نسیم عشق تو، نه فرمان سال و ماه ما ارزشی دارد.
هست باهای و هوی مستانت
وجد جامی وحال ما همه هیچ
هوش مصنوعی: حالت و رفتار پرشور تو مانند جامی از شوق و سرخوشی است، اما حال ما هیچ و بی‌ارزش است.