شمارهٔ ۱۳۲
جمال عشق قدیم است و مابقی محدث
مجال دخل ندارد خرد درین مبحث
ازان جمال یکی جلوه بایدم دم مرگ
که بیخودم فکند از ممات تا مبعث
به وصف شاهد ژولیده موی گرد آلود
اشارتیست عجب «رب اغبر اشعث »
نماز عشق و ولا را به قبله گاه قدم
نخست شرط طهارت بود ز لوث حدث
به صیدگاه شه عشق عرضه ده خود را
که لطف او نکند فرق از سمین تا غث
به سوی عشق ندای رحیل بانگ نی است
لقداتاک نداء الرحیل کم تلبث
ز فیض پیر مغان یافت این نظر جامی
که در صحیفه هستی ندید نقش عبث
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جمال عشق قدیم است و مابقی محدث
مجال دخل ندارد خرد درین مبحث
هوش مصنوعی: زیبایی عشق از زمانهای قدیم وجود دارد و سایر جزئیات آن جدید و تازهاند، بنابراین عقل در این موضوع نمیتواند دخالت کند.
ازان جمال یکی جلوه بایدم دم مرگ
که بیخودم فکند از ممات تا مبعث
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی خاصی که دارم، باید در لحظه مرگ حالتی به من دست دهد که کاملاً بیخود شوم و از این دنیای فناپذیر رهایی یابم، تا به عالم دیگری برسم.
به وصف شاهد ژولیده موی گرد آلود
اشارتیست عجب «رب اغبر اشعث »
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و جذابیت یک فرد اشاره دارد که موهایش پریشان و گردآلود است. این ویژگیها به ویژه به جذابیت و خاص بودن او افزوده است و به نوعی نشاندهندهی حالتی نادر یا شگفتانگیز است.
نماز عشق و ولا را به قبله گاه قدم
نخست شرط طهارت بود ز لوث حدث
هوش مصنوعی: نماز عشق و ولایت باید در جایی انجام شود که انسان پاک و بدون آلودگی باشد. برای شروع این عبادت، رعایت طهارت و پاکیزگی از هر نوع آلودگی ضروری است.
به صیدگاه شه عشق عرضه ده خود را
که لطف او نکند فرق از سمین تا غث
هوش مصنوعی: به دامن عشق برو و خودت را تسلیم کن، زیرا لطف و کرم او هیچ تفاوتی بین افراد خاص و عادی نمیگذارد.
به سوی عشق ندای رحیل بانگ نی است
لقداتاک نداء الرحیل کم تلبث
هوش مصنوعی: شوق عشق تو فراخوانی برای رفتن است و تو از شدت این فراخوانی، مدت زیادی درنگ نکردی.
ز فیض پیر مغان یافت این نظر جامی
که در صحیفه هستی ندید نقش عبث
هوش مصنوعی: از لطف و فیض پیر مغان، این بینش را بدست آوردهام که در کتاب وجود، چیزی بیهدف و بیمعنا نمیبینم.
حاشیه ها
1403/12/10 06:03
سفید
ز فیض پیر مغان یافت این نظر جامی
که در صحیفه هستی ندید نقش عبث...