گنجور

شمارهٔ ۱۲۱

شنیده ام که به گل بلبل سحرخوان گفت
که شکر نعمت صبح وصال نتوان گفت
درون غنچه چرا خون و جیب گل چاک است
اگر نه مرغ چمن داستان هجران گفت
سماع لحن مغنی خوش است وین نکته
ز شاخ سرو سهی قمری خوش الحان گفت
چو ذوق باده وحدت نیافت جان حکیم
ازان چه سود که بر نفی شرک برهان گفت
دلی که یافت به شب زندگی ز جام صبوح
نشان زخضر و سیاهی و آب حیوان گفت
زمانه نغمه عشاق و اشکریزی شان
چو دیده قصه نوح و حدیث طوفان گفت
غذای خویش کن از ترک لقمه کین معنی
بود خلاصه هر حکمتی که لقمان گفت
مبند لب ز نصیحت که مور بهر حذر
به همسران خبر از مقدم سلیمان گفت
بود شکایت جام زفهم مستمعان
خوش آن که نکته مرموز با سخندان گفت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیده ام که به گل بلبل سحرخوان گفت
که شکر نعمت صبح وصال نتوان گفت
هوش مصنوعی: شنیده‌ام که بلبل به گل گفت که نمی‌توان از نعمت صبح وصال با شیرینی کلام صحبت کرد.
درون غنچه چرا خون و جیب گل چاک است
اگر نه مرغ چمن داستان هجران گفت
هوش مصنوعی: در درون غنچه، حسرت و اندوهی پنهان وجود دارد و چرا گلی که در جیب من است، آسیب دیده است؟ اگر این طور نیست، پس چرا پرنده باغ از جدایی سخن می‌گوید؟
سماع لحن مغنی خوش است وین نکته
ز شاخ سرو سهی قمری خوش الحان گفت
هوش مصنوعی: شنیدن آواز خوشخوان خوشایند است و این نکته را پرنده‌ای نازک و زیبا از شاخه سرو بیان کرده است.
چو ذوق باده وحدت نیافت جان حکیم
ازان چه سود که بر نفی شرک برهان گفت
هوش مصنوعی: وقتی که جان حکیم ذوق و لذت باده ی وحدت را تجربه نکرد، چه فایده دارد که در بحث‌های علمی و فلسفی، بر نفی شرک و جدا کردن آن از حقیقت، استدلال کند؟
دلی که یافت به شب زندگی ز جام صبوح
نشان زخضر و سیاهی و آب حیوان گفت
هوش مصنوعی: دلی که در شب زندگی‌اش از جام سرخ شراب نشانه‌ای از سبزی و تیره‌گی و آب حیات پیدا کرده است.
زمانه نغمه عشاق و اشکریزی شان
چو دیده قصه نوح و حدیث طوفان گفت
هوش مصنوعی: زمانه واقعا در حال بیان داستان عشق و غم‌های عاشقان است، همان‌طور که داستان نوح و طوفان را روایت می‌کند.
غذای خویش کن از ترک لقمه کین معنی
بود خلاصه هر حکمتی که لقمان گفت
هوش مصنوعی: غذای خود را از بلای کینه دور کن، زیرا این راز در واقع استنباط هر دانشی است که لقمان گفت.
مبند لب ز نصیحت که مور بهر حذر
به همسران خبر از مقدم سلیمان گفت
هوش مصنوعی: دهان خود را از نصیحت کردن ببند زیرا مانند مور که برای حفظ خود به همسرش خبرهایی می‌دهد، انسان‌ها نیز باید از کسانی که در خطر هستند، خبر داشته باشند و احتیاط کنند.
بود شکایت جام زفهم مستمعان
خوش آن که نکته مرموز با سخندان گفت
هوش مصنوعی: شکایت جام، از درک ناآگاهان است، خوشا به حال کسی که نکته‌های پنهان را با دانایی بیان کند.