شمارهٔ ۹
این ملمع پیکر فیروزه رنگ زرنگار
چون فلک بی خشت و گل دارد بنایی استوار
لاژوردی ساخت خود را چرخ تا در وی برند
نقشبندان بر مکان لاژورد آن را به کار
نقش دیوار و درش گر بنگرد نقاش چین
در زمین رو همچو سقف او بماند شرمسار
چون درخت اصل وی از چوب است وین طرفه کزو
رسته چندین شاخ و برگ و گل نه در فصل بهار
بس که زرین شمسه هایش می درخشد گوییا
لمعه نور از درخت طور گشته ست آشکار
تیشه نوحش تراشیده ست تا کشتی صفت
غرقه طوفان محنت را برد سوی کنار
کشتی است آری ولی جز خاک خشکش نیست جای
کشتیی بر خشک کم رانده ست ازینسان روزگار
بر مقر جود دارد جای نی بر خاک خشک
کشتی نوح است گویی کرده بر جودی قرار
آن مقر جود کز جودی فزون آمد به قدر
نیست جز خاک جناب شاه جمشید اقتدار
آن که از معماری عدلش جهان معمور شد
زین خراب آباد آیین خرابی دور شد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این ملمع پیکر فیروزه رنگ زرنگار
چون فلک بی خشت و گل دارد بنایی استوار
هوش مصنوعی: این بنا که ترکیبی از رنگ فیروزهای و زرد دارد، مانند آسمان است که بدون استفاده از آجر و گل، استحکام و زیبایی خاصی دارد.
لاژوردی ساخت خود را چرخ تا در وی برند
نقشبندان بر مکان لاژورد آن را به کار
هوش مصنوعی: چرخِ زندگی را با زیباییهای خود بساز تا کسانی که در آن زندگی میکنند، آثار و نشانههایشان را بر روی زیباییهای آن بگذارند.
نقش دیوار و درش گر بنگرد نقاش چین
در زمین رو همچو سقف او بماند شرمسار
هوش مصنوعی: اگر نقاشی به دیوار و در نگاه کند، اثری که روی زمین از خود به جا میگذارد، مانند سقف چنان خجالتزده خواهد بود که نمیتواند خود را نشان دهد.
چون درخت اصل وی از چوب است وین طرفه کزو
رسته چندین شاخ و برگ و گل نه در فصل بهار
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی رشد و شکوفایی یک درخت را توصیف میکند. درختی که از چوب ریشهدار شده و از آن، شاخ و برگ و گلهای فراوانی به وجود آمده است، حتی در زمانی که بهار نیست. این نشاندهنده پایداری و شکوفایی در شرایط دشوار است.
بس که زرین شمسه هایش می درخشد گوییا
لمعه نور از درخت طور گشته ست آشکار
هوش مصنوعی: به خاطر درخشندگی زیاد نورهای زرین او، به نظر میرسد که تابش نوری از درخت طور نمایان شده است.
تیشه نوحش تراشیده ست تا کشتی صفت
غرقه طوفان محنت را برد سوی کنار
هوش مصنوعی: تیشه نوح آماده شده است تا کشتیای را که به خاطر سختیها در طوفان غرق شده، به سوی ساحل نجات برساند.
کشتی است آری ولی جز خاک خشکش نیست جای
کشتیی بر خشک کم رانده ست ازینسان روزگار
هوش مصنوعی: کشتی وجود دارد، اما جز زمین خشک چیزی نیست. در اینجا، جایی برای کشتی نیست و زمان به این شکل سپری شده است.
بر مقر جود دارد جای نی بر خاک خشک
کشتی نوح است گویی کرده بر جودی قرار
هوش مصنوعی: بر روی بلندی جود، جایی به چشم میخورد که همچون کوه جودی است. در واقع، این مکان حالتی شبیه به مکانی که کشتی نوح در آنجا آرام گرفت، دارد.
آن مقر جود کز جودی فزون آمد به قدر
نیست جز خاک جناب شاه جمشید اقتدار
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که جایی که بخشش و سخاوت در آن بیشتر از جبل جودی است، ارزش و بزرگی آن تنها به اندازه خاک پای شاه جمشید است. در واقع تاکید بر این دارد که عظمت و ثروت واقعی تنها به یک فرد و مقام خاص برمیگردد و دیگر مکانها و چیزها در مقایسه با آن قابل توجه نیستند.
آن که از معماری عدلش جهان معمور شد
زین خراب آباد آیین خرابی دور شد
هوش مصنوعی: کسی که با برپایی عدالتش جهان را آباد کرد، از این ویرانی و نابودی دور شد.